بعد از روشن شدن علّت جاودانی بودن بهشتیان در بهشت، سؤالی مطرح می­شود و آن اینکه چرا گروهی از دوزخیان در دوزخ جاودانی می ­مانند؟ «اولئِكَ اَصْحابُ النّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ»[1]. چرا گناهِ ناپایدار و موقّتی، عذاب پایدار و ابدی را به دنبال دارد؟ به عبارت دیگر چرا جرم و گناهی که در دورانِ محدودِ عمر صورت می ­گیرد، باعث معذّب شدنِ نامحدود و عذاب جاویدان می­گردد؟ در اینجا اقوال مفسّران عظام، مختلف است. برخی از مفسّران می­ فرمایند: مجرم یک لحظه گناه کرده، به عنوان نمونه: چشم یکی را کور کرده، لکن اثر گناه او تا پایان عمر باقی است و آن شخص باید یک عمر کور باقی بماند. حال آیا کیفر او این است که یک لحظه معذّب شود یا باید یک عمر بسوزد؟ به همین ترتیب بر اساس آثار اعمال سوء، کسی که با تبلیغ یا تربیت نادرستی که انجام داده، فرد یا افرادی را گمراه نموده و آنـان تا پایان عمرشان گمراه مانده ­اند و ای بسا نسل­های بعدی را هم گمراه ساخته­ اند، فلذا کیفرِ گمراه­ کنندهاین نیست که یک ساعت بسوزد، بلکه باید به اندازة آثار شوم گناهش که منجر به گمراهی نسل­ها از صراط مستقیم شده، بسوزد. پس کیفر و جرم هر کسی به تناسب آثار گناه اوست، نه خودِ جرم و گناه.

     نظر استاد جوادی آملی در مورد علّت جاودانی بودن عدّه­ای از دوزخیان در دوزخ این است که همانطور که وجود مقدّس امام صادق(عَلَيهِ ­السَّلام) فرمودند: «اِنَّما خُلِّدَ اَهْلُ النّارِ فِی النّارِ لِاَنَّ نِيّاتِهِمْ كانَتْ فِی الدُّنْيا اَنْ لَوْ خُلِّدُوا فيها اَنْ يَعْصُوا اللهَ اَبَداً وَ اِنَّما خُلِّدَ اَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ لِاَنَّ نِيّاتِهِمْ كانَتْ فِی الدُّنْيا اَنْ لَوْ بَقُوا فيها اَنْ يُطيعُوا اللهَ اَبَداً فَبِالنِّيّاتِ خُلِّدَ هٰؤُلٰاءِ وَ هٰؤُلٰاءِ ثُمَّ تَلٰا قَوْلَهُ تَعالٰى قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلٰى‏ شاكِلَتِهِ قالَ عَلٰى نِيَّتِه‏»[2] این است و جز این نیست که اهل آتش، در آتش جاویدان هستند، به این علّت که نيّت داشتند اگر در دنيا جاودان باشند، هميشه نافرماني خدا كنند و این است و جز این نیست که اهل بهشت از اينرو در بهشت جاودان هستند كه نيّت داشتند اگر در دنيا باقي بمانند، هميشه اطاعت خدا كنند، پس اين دسته و آن دسته به سبب نيّت خويش جاوداني شدند، سپس قول خداي تعالي را تلاوت نمود: بگو هر كس طبق شاکلة خويش عمل مي­كند، فرمود: يعني طبق نيّت خويش؛ از اینرو نیکوکاران و بدکاران بر اساس نیّت­ هایشان پاداش و کیفر می­بینند. استاد جوادی آملی در ادامه می­فرمایند: درک معنای یاد شده نیازمند تأمّل بیشتر است، انسان در مسیر خویش در چهارراهی قرار دارد که می­تواند فرشته یـا شیطان گردد و یـا حیوانی چرنده شده و به سوی شهوت­ران شدن پیش برود و یا حیوانِ خون­ آشامی شود. اگر به راهِ بهائم رود، چون عقلِ خود را در خدمت بهیمه شدن قرار داده، از هر حیوان پست­ تر است و چنانچه در مسیر درّنده­ خویی حرکت کند، چون عقل را در این مسیر به کار گرفته، حیوانِ ناطقِ خونخواری می­شود که در این مسیر از هر حیوان، درّنده­ تر است. هر یک از این مراحل، اوّل حال، بعد ملکه می­شود و شخص در درون خود، بهیمه، شیطان، یا درّنده می­شود. تمام این­ها ساختنی است و انسان که موجودی مختار است، با اختیار خود مسیرش را انتخاب می­کند «اِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ اِمّا شاكِراً وَ اِمّا كَفُوراً»[3].

 

1- آن گروه یاران آتش هستند، ایشان در آن جاویدانند (مبارکة بقره/257).

2-  کافی، ج3، ص135

3- همانا ما هدایت نمودیم او را به راه، یا شاکر است یا کافر است (مبارکة انسان/3).