خداوند تبارک و تعالی در آيات شريفة سابق، از اوصاف ناپسند و رذايل اخلاقی و خلاف­کاری­ها و تخلّف­­های قوم يهود، مطالبی را بيان فرمود و نيز پاره­ای از اوصاف زشت آنها بمانند نژادپرستی، غرور، خودپسندی، سازشکاری، عُجب و تکبّر و خودستايی و مالِ غيريهود را برای خود مباح و مجاز دانستن را متذکر شد. همچنين همانطور که استفاده شد، یهود در برابر آن کينه و حسدی که نسبت به مسلمانان داشتند، آئين آسمانی خود و حقايق کتاب تورات را زير پا نهادند و بت ­پرستان را بر مسلمانان مقدّم داشتند و حتّی بر بت ­های آنها سجده کردند، درحالی که حقّانيّت رسول خدا(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) و مسلمانان برايشان کاملاً روشن و آشکار بود.

      در آية شريفة مورد بحث، باز خدای تبارک و تعالی به يکی از اوصاف زشت و نـاپسند يهود که همان انحصارطلبی است، اشاره می­فرمايد. يکی از معجزات قرآن کريم اين است که اوصاف يهود را اينچنين واضح بيان فرموده و ملاحظه می­شود فرزندان آنها هم امروزه آنچنان سلطه­ طلبی دارند که با وجود اينکه سرزمين­های مسلمانان را اشغال کرده­ اند، حاضر نيستند جايگاهی برای فلسطينيان قرار دهند. آری، اکنون که پنجاه سال از اشغال فلسطين می­گذرد، متاسّفانه دنيای امروز، شاهد عهدشکنی­های يهود صهيونيست است که راضی نمی­شوند کوچکترين حقّی برای مسلمانان قائل شوند. يهوديان، خود را نژاد برتر و برگزيدة ملّت­ها می­دانند ولذا کسی حق ندارد که به ايشان اعتراض کند و برتری را در هر موردی از آنِ خود می­دانند. خدای سبحان می­فرمايد: اگر يهود، سلطنت ظاهری و باطنی داشته باشند، آنچنان انحصارطلب و بخيل هستند که حاضر نيستند به اندازة پشيزی در اختيار ديگران قرار دهند.

     همچنين يهود حرمت ربا را که در تورات نهی شده، ناديده گرفتند «وَ اَخْذِهِمُ الرِّبوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ»[1] به فرمودة علّامه طباطبايی(رَحمَةُ­اللهِ­ عَلَيه)، يهود سلطنت بر امور مادی و معنوی، يعنی آن ملکی را که خدای سبحان بر پيغمبرش به صورت نبوّت و هدايت و ولايت و نيز مالکيّت رقاب داده، انحصارطلبانه تصاحب کرده و کوچکترين حقی به مردم نمی­دهند. خداوند متعال در سورة مبارکة اِسراء در مورد افراد بخيل فرمود: «قُلْ لَوْ اَنْتُمْ تَمْلِكُونَ خَزائِنَ رَحْمَةِ رَبّی اِذاً لَاَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْاِنْفاقِ وَ كانَ الْاِنْسانُ قَتُورا»[2]. با توجّه به اينکه يهود در شدّت بخل قرار دارند، لذا اين فرمايش خدای تعالی در قرآن مجيد شامل حال آنها نيز می­گردد.

     همان طور که سابقاً هم استفاده شد، گرچه طرفِ خطابِ خدای تبارک و تعالی، یهود حربی است، ولی صفت بخل و انحصارطلبی در هر کسی، حتّی مسلمانان هم باشد، مذموم و مطرود و مورد مذمّت خدای تبارک و تعالی است. امروز هم همان حالت انحصارطلبی و بخل و ظلم و اجحاف در ميان يهود صهيونيست برقرار است. استاد جوادی آملی فرمودند: نه تنها يهود دوستان خداوند نيستند، بلکه دشمنان خداوند هستند. نه تنها امتيازی ندارند، بلکه مجموعه­ ای از رذايل هستند. قرآن کريم، خلاف­کاریهای يهود را در اين آياتی که مربوط به آنهاست، بيان فرموده و چندين رذيلت را به آنها نسبت داده است که عبارتند از:

     1- فرهنگی: يهوديان، هم خود گمراه هستند و هم گمراه­ کننده می­باشند. هم راه ضلالت را طی می­کنند و هم ديگران را به ضلالت می­کشانند «يَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ وَ يُريدُونَ اَنْ تَضِلُّوا السَّبيل‏»[3]، «وَدَّ كَثيرٌ مِنْ اَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ ايمانِكُمْ كُفّاراً»[4].

     2- اجتماعی: يهوديان به جای خضوع در برابر سخنان حق حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) که فرمودند: بگوئيد «سَمِعْنا وَ اَطَعْنا»[5]، عصيان و نافرمانی کردند و گفتند: «سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ اسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَيّاً بِاَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّينِ»[6].

     3- سياسی: بعد از جنگ اُحُد، عدّه­ ای از يهوديان معاند سراغ مشرکان رفتند تا  علیه حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) توطئه­ چینی نمايند، که اين رذيله در يهود الی يوم القيامه برقرار است. خداوند متعال الی يوم القيامه درسهای دشمن­ شناسی می­دهد.

     4- دينی: يهود برای خوشايند مشرکان به بت ­هايشان سجده کردند و با تعاليم کتاب آسمانی خود مخالفت نمودند «اَ لَمْ تَرَ اِلَى الَّذينَ اُوتُوا نَصيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوت‏»[7].

     5- اقتصـادی: يهود اگر قدرت يابند، اموال ديگران را تصرّف می­کنند و با شعار «لَيْسَ عَلَيْنا فِی الْاُمِّيّينَ سَبيل‏»[8]، به مالکيّت ديگران احترام نمی­ گذارند و حق ديگران را ادا نمی­ کنند «اَمْ لَهُمْ نَصيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَاِذاً لا يُؤْتُونَ النّاسَ نَقيرا».

     6- اخلاقی: يهوديان به امتيازاتی که خدای سبحان به ديگران داده است، حسادت می کنند و نه تنها خودشان خيری نمی رسانند، بلکه آرزو می کنند نعمت ها از آنها گرفته شود «اَمْ يَحْسُدُونَ النّاسَ عَلی‏ ما آتاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِه‏»[9].

 

1- و گرفتند ايشان ربا را، درحالی که به تحقيق نهی کرده شده بودند از آن (مبارکه نساء/161).

2- (پيامبرم) بگو، اگر شما مالک بوديد خزينه ­های رحمت پروردگارم را، هر آينه البتّه امساک می­کرديد از ترس انفاق کردن و انسان بسيار بخيل است (مبارکه اِسراء/100).

3- می­خرند گمراهی را و می­خواهند اينکه گمراه شويد از راه (مبارکه نساء/44).

4- دوست دارند بسياری از اهل کتاب، که برگردانند شما را بعد از ايمان آوردنتان، کافران (مبارکه بقره/109).

5- شنيديم و اطاعت کرديم (مبارکه نساء/46).

6- (می­گويند:) شنیديم و نافرمانی کرديم و بشنو که هرگز نشوی و مراعات کن ما را پيچيدنی به زبانهايشان و طعنه زدنی در دين (مبارکه نساء/46).

7- آيا نديدی کسانی را که داده شدند بهره ­ای از کتاب، ايمان می­ آورند به جبت و طاغوت (مبارکه نساء/51).

8- نيست برای ما در برابر اميّين (غير يهود) راهی (مبارکه آل­ عمران/75).

9- يا حسادت می­ کنند به مردم به سبب آنچه که عطا کرده است خداوند به ايشان از فضلش (مبارکه نساء/54).