در جلسة سابق استفاده شد که خدای تبارک و تعالی در آية شريفة مورد بحث، قابل بخشش بودن گناهان غير شرک را بيان میفرمايد و معلوم شد که اينها در مواردی است که توبهای در کار نباشد، وگرنه اگر کسی توبه کند، شرک و کفر و ساير گناهان هم مشمول آمرزش پروردگار قرار میگيرند.
علّت اينکه چرا شرک مورد عفو و آمرزش الهی قرار نمی گيرد، اين است که: شرک، تعدّی به حريم الهی و بزرگترين ظلم و گناه و انکار مهمترين اصل اعتقادی است. خداوند متعال در برخی آيات، ظالمترين افراد را معرّفی فرموده که بيشترين آنها در مورد گناه شرک است «وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرٰى عَلَى اللهِ كَذِباً»[1]، «اِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَاْواهُ النّارُ»[2] همانا هر کس به خداوند شرک ورزد، بهشت برای او حرام شده و جايگاه او دوزخ است. خدای سبحان در قرآن کريم از لسان جنـاب لقمان به فرزندش میفرمايد: «يا بُنَیَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ اِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم»[3].
در مورد اينکه چه کسانی مشرک تلقّی میشوند و رحمت و غفران الهی شامل حالشان نمیگردد و گناهانشان آمرزيده نمیشود، استاد جوادی آملی فرمودند: قرآن کريم به صورت کلّی در مورد همة اقسام شرک، عدم آمرزش را مطرح میفرمايد «اِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ»:
1- شرک در ذات: اعتقاد به موجود ازلی ديگری غير از خدای سبحان که او نيز واجب الوجود بالذّات باشد، به اين نوع شرک هيچ کس گرفتار نيست.
2- شرک در صفت ذاتی: نسبت دادنِ اوصاف ويژة خدای سبحان مانند حيات ازلی، علم ذاتی، قدرت ذاتی و استقلال ذاتی به غير اوست، مانند کسانی که اصلاً به خداوند اعتقاد ندارند، همچون ملحد، دهری و طبيعی، زيرا آنان از اين جهت مشرک هستند که اوصاف الهی را به غير خداوند (طبيعت) نسبت میدهند، نه اينکه هم به خدای سبحان مؤمن باشند و هم به موجود مستقل ذاتیِ ديگر، چون اين گروه، تنها طبيعت را منشاء اثر میدانند «وَ قالُوا ما هِیَ اِلاّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا اِلاَّ الدَّهْر»[4].
3- شرک در خالقيّت: با اينکه معتقد است که واجب الوجود تنها يکی است، صفت خالقيّت را هم به واجب الوجود نسبت میدهد و هم به غير او، مانند آنچه به معتقدان به يزدان و اهرمن نسبت داده میشود که باور دارند اهرمن در مقابل يزدان دارای سِمت است، هرچند خودش مخلوق يزدان است، خالق ظلمت، بدی و مانند آن است.
4- شرک در ربوبيّت: معتقدند که واجبالوجود و خالق عالم، تنها يکی است ولی تدبيرکنندگانِ عالم، متعدّدند، اين شرک رايج است. از اينرو اگر از مشرکان دربارة خالق آسمان و زمين سئوال شود، میگويند: فقط خدا خالق است «وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللهُ»[5]. بنابراين در خالقيّت و آفرينش مشرک نيستند، ولی در ربوبيّت به تعدّد باور دارند، يعنی هر يک از زمين و آسمان و مانند آن را دارای ربّ مخصوصی میدانند و خداوند را ربّ العالمين و ربّ همة ارباب.
5- شرک در الوهيّت: در حقيقت به شرک در عبادت برمیگردد، يعنی افزون بر عبادت خدای سبحان، ديگری را نيز عبادت کردن يا اينکه اصلاً عبادتی را که از آنِ خداوند است، برای غير او انجام دادن؛ بت پرستان به اين نوع شرک گرفتار بودند، زيرا معتقد بودند چون خداوند حقيقت نامتناهی است، حقيقتی است که نمیتوان با او ارتباط برقرار کرد و دسترسی به او امکان ندارد، از اينرو بتها را عبادت میکردند تا از اين راه به خداوند نزديک شوند و آنها شفيعشان نزد حق متعال باشند «ما نَعْبُدُهُمْ اِلاّ لِيُقَرِّبُونا اِلَى اللهِ زُلْفی»[6]، «وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ الله»[7]. البتّه مرادشان از شفاعت، معنای مصطلح اسلامی، يعنی واسطة فيض بودن در دنيا و آخرت نيست، بلکه خصوص وساطت فيض در دنيا برای رفع مشکلات و بيماریها و تأمين زندگی مادی است، زيرا آنها به آخرت اعتقادی نداشتند. آية شريفة «اِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ» همة انواع شرک را دربر میگيرد و کسی که گرفتار هر يک از آنها باشد، از رحمت الـهی دور است. رحمت و مغفرت الهی شامل کسـانی میشود که به کفر و شرک مبتلا نباشد، پس منافقان و مشرکان، از محدودة رحمت الهی دور هستند، همانطور که فرمود: «اِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ».
1- و کيست ظالم تر از کسی که افترا بندد به خداوند دروغی (مبارکه انعام/21).
2- مبارکه مائده/72
3- ای پسرم، شريک قرار نده به خداوند، همانا شرک البتّه ظلم بزرگی است (مبارکه لقمان/13).
4- و گفتند: نيست آن مگر زندگى دنيوی ما، گروهى از ما مىميرند و گروهى جاى آنها را مىگيرند؛ و جز طبيعت و روزگار ما را هلاك نمى كند (مبارکه جاثيه/24).
5- و اگر سئوال کنی از ايشان، کيست خالق آسمانها و زمين، البتّه میگويند: خداوند (مبارکه لقمان/25).
6- نمى پرستيم آنها را مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند، نزديک کردنی (مبارکه زمر/3).
7- و میگويند: آنها شفيعان ما نزد خداوند هستند (مبارکه يونس(عَلَيهِ السَّلام)/18).