در جلسات سابق، استفاده شد که خداوند متعال فرمود: «يا اَيُّهَا الَّذينَ اُوتُوا الْكِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً» ای اهل کتاب، اگر به قرآن ايمان نياوريد، چهرة قلب شما را از حق به باطل برمی­گردانيم و سلب توفيق می­نماييم؛ چراکه اگر کسی ايمان نياورد، مشرک می­شود و خداوند، مشرک را نمی ­بخشد.

     آية شريفة «اِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ» بيانگر اين است که خداوند متعال شرک را نمی­ آمرزد. اگر توحيد، اوجب واجبات است، شرک، اکبر کبائر می­باشد، ولذا خداوند کسی را که به او شريک قرار دهد، در صورتی که توبه نکند، نمی ­بخشد و مابقی را می ­بخشد. امّا آيا آية شريفة مورد بحث با آية شريفة «اِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً»[1] مغايرت دارد؟ پاسخ این است که آیة شریفة مورد بحث دلالت بر زمانی دارد که توبه­ای در کار نباشد. وقتی توبه برقرار شد، خدای سبحان هر نوع گناه حتی شرک و کفر را می­آمرزد. کم نبودند تعداد کافران و مشرکانی که ایمان آوردند و هدایت یافتند. ولذا «يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» زمانی است که توبه صورت می­گیرد. پس با توبه، هر گناهی حتی شرک و کفر و نفاق هم بخشیده می­شود. اما آیة شریفة مورد بحث دلالت به مواردی دارد که انسان موفّق به توبه نشود و بدون توبه از دنیا برود. اگر مشرک بدون توبه از دنیا برود، خداوند متعال الی الابد او را نمی­ بخشد. اما سایر گناهان بدون توبه هم، تحت پاره­ای شرایط امکان بخشوده شدن دارند. حضرت امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام) فرمودند: در قرآن آيه­ای نيست كه در نزد من محبوب‏تر بـاشد از قـول خداى عزّ و جلّ کـه فرمود: در حقيـقت خداوند نمی ­بخشد اينکه شريک قرار داده شود به او، و می­آمرزد غير آن را برای کسی که بخواهد «ما فِی الْقُرْآنِ آيَةٌ اَحَبَّ اِلَیَّ مِنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: اِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاء»[2].

     پس اگر کسی مشرک و کافر نبود، ولی مرتکب گناهان کبیره و صغیره شده بود و موفّق به توبه نشد، تحت پاره­ای شرایط امکان آمرزش برخی گناهان وجود دارد.

     امـا اینکه در چه صورتی برخی گنـاهان بدون توبه آمرزیده می­شوند، خدای سبحان باب بخشایش را تحت شرایطی از چند طریق باز می­کند که عبارتند از:

     1- ممکن است شفاعت حضرات معصومین(عَلَيهِم­ السَّلام) شامل حال گناهکار شود.

     2- گناهکار، فرزند یا متعلّم صالحی داشته باشد و خداوند به خاطر اعمال خير و دعای خير فرزند يا متعلّم صالح، پدر و مادر يا معلّم را بيامرزد. ملاحظه می­شود که تربيت فرزند صالح چقدر به نفع و سودِ خود پدر و مادر می­باشد. کسی که فرزند صالح و دين­دار و محبّ اهل­ بيت(عَلَيهِم ­السَّلام)­تربيت نمايد، بالاترين سود را خودش می­برد.

     3- ورق علمی مفيدی از او بجا مانده باشد يا کارهای خيری انجام داده که موجب بخشش او می­شود «اِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات‏»[3].

     4- پرهيز از گناهان کبيره موجب آمرزيده شدن گناهان صغيره می­شود «اِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُم‏»[4] اگر از گنـاهان بزرگ دوری کرديد، آنچه که نهی کرده شديد از آن، درمی­گذريم از شما گناهانتان را (گناهان صغيره).

     5- گناهکاری که بدون توبه از دنيا رفته، در مواقف برزخ و قيامت، آنقدر سختی و رنج و عذاب می­بيند تا بالأخره آمرزيده شود.

     6- گـاهی عفو و بخشش و شفاعت الهی شامل حال گناهکار می­شود و مورد آمرزش قرار می­گيرد. «حضرت امام محمّدباقر(عَلَيهِ ­السَّلام) دربارة آية شريفة «وَ لَسَوْفَ يُعْطيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‏»[5] می­فرمايند: «اميدبخش­ ترينِ آيات قرآن است»[6]، «زيرا برابر اين آيه، خداوند به پيامبر اکرم(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) شفاعت را وعده می­دهد، به اندازه­ای که آن حضرت راضی شوند»[7]، «ولی حضرت امام­ علی(عَلَيهِ ­ السَّلام) اميدبخش­ ترينِ آياتِ قرآن را آية مورد بحث معرفی می­کنند»[8]، چون آية «وَ لَسَوْفَ يُعْطيـكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‏» نويد دهندة شفـاعت حضرت پيـامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) است، امّا آية «وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ» وعدة شفاعت خدای سبحان است که اَرحَمَ­ الرّاحِمين است، هرچند ديگران شفاعت نکنند؛ زيرا آخرين شفيع، خداوندی است که اَرحَمَ الرّاحِمين است «آخَرُ مَنْ يَشفَعُ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمين»[9]»[10].

     از جملة شريفة «لِمَنْ يَشاءُ» معلوم می­شود که شفاعت الهی و عفو و بخشش پروردگار، بدون حساب و کتاب نيست و اگر مشيّت الهی تعلّق پيدا کند، کسی مورد عفو و بخشش قرار می­گيرد و پُرواضح است که مشيّت الهی توأم با حکمت پروردگار است. عنايات پروردگار و احسان­های الهی و شفاعتِ خداوند که بزرگترين رحمت الهی است، بر اساس شايستگی­های افراد تقسيم می­شود.

     بنابراين معلوم می­شود که مطمئن­ترين راه برای آمرزش، توبه است «اَلتّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لا ذَنْبَ لَه‏»[11]. غير از توبه، راه ­های آمرزش ديگر برای گناهان، بستگی دارد به اينکه گناه کار چقدر صلاحيّت عفو و آمرزش داشته باشد.

     پس با توجّه به آية شريفة مورد بحث معلوم می­شود خداوند آنقدر رحيم و کريم است که غير از شرک، تمام گناهان را می­بخشد و در صورت توبه، حتّی شرک و کفر هم قابل آمرزش است. خداوند متعال می­فرمايد: «وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحيماً»[12] (پيامبرم) و اگر ايشان زمانی که ظلم کردند بر نفسهايشان، بيايند نزد تو، پس طلب استغفار کنند از خداوند و طلب استغفار کند برای آنها، رسول، البتّه می­ يابند خداوند را توبه­ پذير مهربان. از اينرو به راستی حيف است که در دنيا خودمان را مشمول غفران وسيع پروردگار قرار ندهيم. البـتّه مورد مذکور، شـامل گنـاه می­شود نـه حقّ، و حقّ تـا تسويه ­حساب نشود، بخشوده نمی­گردد. حقّ­ الله را خداوند در صورت توبه می­بخشد، ولی حق ­النّاس تا زمانی که صاحب حق راضی نشود و نيامرزد، مورد آمرزش پروردگار قرار نمی­گيرد. البتّه در مورد حقّ النّاس هم به نفع و سود انسان است که در اين دنيا بار شرمندگی را به دوش بکشد و از صاحب حقّ حليّت ­طلبی نمايد و او را راضی سازد تا مشمول آمرزش الهی قرار گيرد.

     کافر و مشرک، و منافق که کفر و شرکش را پنهان کرد و بدون توبه از دنيا رفت، حتّی اگر حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) هم، برايش استغفار کند، آمرزيده نمی­شود «اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ اَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ اِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللهُ لَهُم‏»[13].

     لازم به توضيح است: خداوند متعال توبه را واجب فوری و ضروری قرار داده، چراکه توبه موجب می­شود که انسان از گناهان بعدی مصون بماند و در مقابل، تأخير توبه، باعث ازدياد گنـاهان می­شود. از سوی ديگر توبه موجب می­شود که انسان نقداً آمرزيده شود و پاک به ملاقات ذات لايزال الهی رود.

     استاد جوادی آملی می­فرمایند: هرچند آیة شریفة مورد بحث شامل حال مشرکین است، لکن خداوند گروهی از اهل کتـاب را هم مشرک می­خواند «لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا اِنَّ اللهَ ثالِثُ ثَلاثَة»[14]. با همین معیار کسانی که حضرت عُزَیر را فرزند خداوند خواندند، مشرک هستند «وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْن‏ الله»[15] و بر این اساس، آیة شریفة «اِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِك‏» شامل اهل کتاب هم خواهد شد، همانطور که در آیة شریفة چهل و شش و چهل و هفت مبارکة نساء، اهل کتاب را ملعون و مشمول عذاب می­خواند و آنگاه در این آیه به دنبال آن آیات، دلیلِ معذّب شدن آن­ها را چنین بیان می­ فرماید که: خداوند شرک را نمی­ آمرزد. البتّه آن اهل کتابی که مبتلا به تثنیه در قوم یهود و تثلیث در قوم ترسا هستند و حضرت عُزَیر و عیسی(عَلَيهِم ا­السَّلام) را فرزندان خداوند دانسته و همتای خداوند می­دانند، در حکم مشرک می­باشند.

     تفسير ديگر آية شريفة مورد بحث اين است که وجود مقدّس حضرت امام محمّد باقر(عَلَيهِ ­السَّلام) فرمودند: «اِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ‏ يَعنی‏ انَّهُ‏ لا يَغفِرُ لِمَنْ يَكفُرُ بِوِلايَةِ عَلِی صَلَواتُ اللهِ عَلَيهِ‏ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ يَعنی لِمَنْ والى عَلِيّاً عَلَيهِ السَّلام‏»[16]. انکار ولايت حضرت علی(عَلَيهِ­ السَّلام) از روی عمد، به تکذيب رسول ­الله(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) برمی­گردد و تکذيب رسول خدا(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) به ارتداد برمی­گردد و همانا شرک، راهِ هرگونه اميد به مغفرت را می­بندد. آری، اگر کسی ولایت حضرت امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام) را انکار کرد و توبه نکرد و بدون توبه رفت، بخشوده نمی­شود، چراکه انکار ولایت، انکار رسالت است «يا عَلی ...‏ فَمَنْ اَنْكَرَ اِمامَتَكَ فَقَدْ اَنْكَرَ نُبُوَّتی‏»[17] و انکار نبوّت رسول الله(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) انکار توحید و نتیجتاً ارتداد است و غفران و رحمت الهی شامل حال مرتدّ بدون توبه نمی­شود.

 

1- همانا خداوند می ­آمرزد گناهان را همگی (مبارکه زمر/53).

2- التوحيد للصدوق، ص409

3- همانا حسنات می­برند گناهان را (مبارکه هود(عَلَيهِ­ السَّلام)/114).

4- مبارکه نساء/31

5- و البتّه به زودی می­دهد تو را پروردگارت، پس راضی می­شوی (مبارکه ضحی/5).

6- تفسير فرات الکوفی، ص571؛ الدرّالمنثور، ج8، ص543

7- شواهد التنزيه، ج2، ص344

8- مجمع البيان، ج4-3، ص90

9- علم اليقين، ج2، ص1325

10- برگرفته از «تفسير تسنيم» استاد جوادی آملی، ج19، ص125

11- توبه­ کننده از گناه مانند کسی است که نيست گناهی بر او (بيان نورانی امام محمّد باقر(عَلَيهِ ­السَّلام)؛ الکافی، ج2، ص435).

12- مبارکه نساء/64

13- اگر آمرزش بخواهی برايشان يا آمرزش نخواهی ايشان را، اگر آمرزش خواهی ايشان را هفتاد مرتبه، پس هرگز نيامرزد خداوند ايشان را (مبارکه توبه/80).

14- به تحقيق کافر شدند کسانی که گفتند: همانا خداوند سوّمينِ سه تاست (مبارکه مائده/73).

15- و گفتند يهود، عُزَير پسر خداوند است (مبارکه توبه/30).

16- همانـا خداوند نمی­ آمرزد آنچه را کـه شريک قرار داده شود به آن، يعنی همانا او نمی ­آمرزد برای کسی که کافر شود به ولايت حضرت علی درود خداوند بر او، و می ­آمرزد آنچه که پايين­تر از آن است برای کسی که بخواهد، يعنی برای کسی که دوستدار علی(عَلَيهِ­ السَّلام) باشد (تفسير صافی، ج1، ص458).

17- يا علی ... کسی که انکار کند امامت تو را پس به تحقيق انکار کرده است نبوّت من را (امالی صدوق، ص95).