در جلسة سابق استفاده شد که خداوند تبارک و تعالی به مسلمانان هشدار و اعلام خطر فرمود و این امر، الی یوم­ القيامه پيام می­دهد. يکی از تعليمات پروردگار در قرآن کريم، معرفی دوست و دشمن است. خداوند پيوسته مؤمنين را از دوستی با دشمنان نهی فرموده و به دوستی با مؤمنان دعوت و توصيه می­فرمايد. خداوند متعال خود و رسول مکرّم خود و آل طاهرينشان را برای مردم دوست معرفی می­فرماید و به اطاعت از ايشان فرا می­خواند «اَطيعُوا اللهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنْكُمْ»[1]. آنان شما را به حيات طيّبه می­رسانند و دوستان نيکويي برای شما هستند «حَسُنَ اُولئِکَ رَفيقا»[2]. حضرت امام رضا(عَلَيهِ­ السَّلام)، امام را اينگونه معرفی می­فرمايند: «اَلْاِمامُ الْاَنيسُ الرَّفيقُ وَ الْوالِدُ الشَّفيقُ وَ الْاَخُ الشَّقيقُ وَ الْاُمُّ الْبَرَّة»[3] امام، انيس و مونس دلسوز، پدری مهربان، برادری همدل و مادری نيکوکار است.

     پس خداوند متعال دوست و دشمن را برای بندگانش می­ شناساند و از دوستی با دشمنان نهی می­فرمايد «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ اِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبين‏»[4]. شيطان، گام به گام انسان را در مسير سراشيبی سقوط می­دهد. امّا همانطور که در جلسة سابق استفاده شد، شياطين، تنها شیاطين جنّی نيستند و خطر شياطين انسی کمتر از شياطين جنّی نيست. آيات شريفة مورد بحث آياتی هستند که دشمنـان را از کـافران و منـافقان و يهود و نصـاری معرفی می­فرمايند. بعضی از يهود و نصاری رسالت حضرت پيـامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) را باور داشتند و تصديق و تأييد کردند، ولی برخی به مخالفت و عصيان و مبارزه پرداختند. اگر علمای يهود و نصاری مردم را در جريان حقيقت قرار می­دادند، همه زير يک پرچم جمع می­شدند و از آثار این وحدت بهره­ مند می­ گشتند، امّا آنها به خاطر منافع شخصی خود، کتاب تورات و انجيل را تحريف کردند و کلمات را از جا و محل خود تغيير دادند.

     علمای یهود و نصاری چند نوع تحريف داشتند. يکی اينکه: به صورت الفاظ و کلمات، کتاب آسمانی خود را تحريف می­کردند، همانطور که می­فرمايد: «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه» و در مورد ديگری فرمود: «فَوَيْلٌ لِلَّذينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِاَيْديهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ الله»[5] کسانی که تورات و انجیل را تحریف نمودند، به خاطر حفظ مقام احبار و رهبان بودن خودشان، چه کارهايي که مرتکب نشدند.

     دیگر اينکه: تحريف آنها، گاهی به اين صورت بود که تورات و انجيل را عوضی و غيرواقعی، تفسير و معنا می­نمودند. بنابراين تورات و انجيلی که در زمان کنونی وجود دارند، هر دو دستخوش تحريف گشته ­اند.

     البته لازم به توضيح است: اگر یهود و نصاری حقيقتاً، به کتاب آسمانی خود ايمان و اعتقـاد داشتند، به قرآن کريم هم ايمـان می­آوردند، چراکه بشارت پيامبر آخرالزمان در کتاب آنان آمده است، همانطور که در سورة مبـارکة صف می­فرمايد: «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَاْتی‏ مِنْ بَعْدِ اسْمُهُ اَحْمَد»[6]. نـام  آسمانی حضرت پيـامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ)، «احمد» و نام زمينی ايشان، «محمد»(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) است. و در موردی دیگر آمده است که مشخصات پيامبر آخرالزمان آنقدر واضح و آشکـار بيـان شده بود کـه وقتی حضرت پيـامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) مبعوث به رسالت شدند، آن حضرت را آنچنان شناختند که پسرانشان را می­شناختند «يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ اَبْناءَهُمُ»[7].

     يهود و نصاری علاوه بر آن، به هنگام گفتگو با حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ)، نه ادب را رعايت می­کردند و نه کفرشان را پنهان می­کردند. استاد جوادی آملی ­فرمودند: جملة «وَ اسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ»، بـايد بشنوی ولی کسی نمی­تـواند تو را شنوا کند، زمـانی گفته می­شود که بخواهند به کسی اهانت کنند و مرادشان اين است که تو سخن ما را نمی­فهمی. ديگر اينکه آنان معانی کلمات کتاب آسمانی مسلمانان را به دلخواه خود تغيير می­دادند، زيرا مسلمانان به حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) می­گفتند: «راعِنا» که از کلمة رَعَیَ به معنای رعايت حال مخاطب است، ولی يهوديان اين کلام را به حضرت پيـامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) می­گفتند و آن را از کلمة رُعونت می­دانستند، يعنی ما را تحميق کن و يا معنای عِبری آن را اراده می­کردند که برای سبّ افراد به کار می­رفت. از اين جهت خداوند متعال در آية شريفة صد و چهار مبـارکة بقره به مؤمنان خطاب می­فرمايد: اين کلمه را به زبان نياوريد تا يهوديان، اين کلمه را استفاده نکنند و به جای آن بگوئيد: «اُنْظُرْنا» يعنی منتظر ما باش و آهسته سخن بگو تا ما آن را بفهميم یا بنويسيم «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا»[8]. قرآن کريم هدف آنها را از «وَ اسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ» بی­ادبی و طعنه بر دين الهی می­داند «لَيّاً بِاَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّينِ» زيرا مراد آنـان از جملة «سَمِعْنـا وَ عَصَيْنا» توهين،  و از «وَ اسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ» تحقير و از «راعِنا» هم تحقير و هم توهين بود،درحالي که اگر به جای اين جملات می­گفتند: «سَمِعْنا وَ اَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا»، هم خير و هم ماية قيام و قوام آنها بود «لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ اَقْوَمَ».

 

1- اطاعت کنید خدا را و پیامبر را و صاحبان امرتان را (مبارکه نساء/59).

2- خوب هستند ایشان از لحاظ دوستی (مبارکه نساء/69).

3- الکافی، ص200                                                                                                                      

4- و پیروی نکنید از گامهای شیطان همانا او برای شما دشمنی آشکار است (مبارکه بقره/208).

5- پس وای بر کسانی که می­نویسند کتاب را به دستشان پس می­گویند این از نزد خداوند است (مبارکه بقره/79).

6- و بشارت دهندة رسولی که می­ آید بعد از من که نام او احمد است (مبارکه صف/6).

7- می­شناسند او را همچنانکه می­شناسند پسران خود را (مبارکه انعام/20).

8- ای کسانی که ايمان آورديد، نگوييد مراعات کن ما را، و بگوييد: مهلت بده ما را (مبارکه بقره/104).