در مورد آیۀ شریفۀ سابق استفاده شد که این دین، از ناحیۀ خداوند است و خداوند، حکیم و عادل و حق و رحیم می باشد و کار باطل و غیرحق از او صادر نمی­شود. دین برای نجات و سعادت هر دو دنیای شما آمده ­است. اگر پذیرفتید و لبّیک گفتید، به نفع خودتان است و باعث سعادت ابدی شما می­شود و اگر قبول نکردید و لالبّیک گفتید، به ضرر خودتـان است و موجب شقـاوت ابدی می­گردد. عالی­ترین نمود سمعی و بصری لبیک به پروردگار، در فریضۀ حجّ است که تمام برنامه ­های آن، یادگار لبّیک­های حضرت ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام)، آن قهرمان لبّیک است که یک عمر جز لبّیک به پروردگار نگفتند و چون به این مقام نائل شدند، حقیقتاً قهرمان توحید گشتند، ولذا خدای سبحان زیباترین تجلیل­ها را از آن حضرت فرمود «وَ اِبْراهيمَ الَّذی وَفّى»[1]. حضرت ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام) به تمام عهد و پیمانهایشان وفا نمودند و خداوند متعال در قرآن کریم، آن حضرت را آن همه مورد تجلیل قرار می­دهد. در موردی می­فرماید: «اِنَّ اِبْراهيمَ كانَ اُمَّة»[2] حضرت ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام) به تنهایی یک امّت بود. یعنی ارزش وجودی آن حضرت به اندازۀ یک امّت موحّد بود. آن حضرت آنقدر صاحب آبرو بودند که یهوديان ایشان را به خودشان نسبت می­دهند و مسیحیان نيز به خودشان نسبت می­دهند، درحالی که خداوند متعال می­فرماید: «ما كانَ اِبْراهيمُ يَهُودِيّاً وَ لا نَصْرانِيّاً وَ لكِنْ كانَ حَنيفاً مُسْلِماً»[3]، حضرت ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام) نـه یهودی بود و نـه مسیحی، وليکن حنیف و موحّد و حق گرای و مسلمان بود. «جنیف» به معنای باطل گرا و «حنیف» به معنای حق گراست. حضرت ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام) به تمام ره­آورد وحی پاسخ لبّیک دادند و زیباترین لبّیک ایشان، لبّیک به ولایت حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و آل طاهرینشان است. تمام حضرات انبیاء عظام(عَلَيهِم­ السَّلام)، حتّی پیامبران اولواالعزم، شاگردان مکتب اهل بیت(عَلَيهِم­ السَّلام) هستند. خداوند متعال تمام اسماء را به حضرت آدم(عَلَيهِ السَّلام) آموخت، سپس آن را به فرشتگان عرضه کرد و فرمود که اسماء آنها را به من خبر دهید «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقالَ اَنْبِئُونی‏ بِاَسْماءِ هٰؤُلاء»[4]، آنها گفتند: «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا اِلاّ ما عَلَّمْتَنا»[5] پاک و منزّ ه هستی تو، ما هیچ نمی­دانیم مگر آنچه که ما را عالم کردی. این اسماء، همان وجود مقدّس حضرات اهل بیت(عَلَيهِم­ السَّلام) است. سپس به حضرت آدم(عَلَيهِ السَّلام) فرمود: «يا آدَمُ اَنْبِئْهُمْ بِاَسْمائِهِم‏»[6] ای آدم، خبر بده به ایشان اسمائشان را،‌ سپس تمام فرشتگان به اذن الله سجده کردند «فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ اَجْمَعُون‏»[7]. حال وقتی برای حضرت آدم(عَلَيهِ السَّلام) سجده کردند، آیا برای اهل بیت(عَلَيهِم­ السَّلام) با آن مقام عظمی سجده نمی­کنند؟ این است مقـام اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِم­ السَّلام)، و اقرار به ولایت اهل بیت(عَلَيهِم­ السَّلام) از طرف کل هستی و کائنات صورت گرفته است.

     مرحوم استاد ملکی تبریزی فرمودند: «در روز غدیر، خداوند ولایت را بر آسمانیان عرضه کرد و آسمانیان هفتم در پذیرش آن از دیگران پیشی گرفتند. خداوند به پاداش، آن را با عرش آراست. سپس آسمانیان چهارم پیش آمدند، آن را با بیت المعمور آراست، سپس آسمان دنیا پیش آمد، آن را با ستارگان آراست. سپس ولایت را بر زمینها عرضه داشت، مکه پیشی گرفت، آن را به پاداش، به کعبه آراست. سپس مدینه پیشی گرفت، آن را به حضرت محمّد(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) آراست، سپس کوفه پیشی گرفت، آن را به حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) آراست. به کوه ها عرضه شد، نخست سه کوه پیشی گرفتند، آن ها را به پاداش، به عقیق و فیروزه و یاقوت که برترین گوهرها هستند، برتری داد. سپس کوه های دیگر پیش آمدند، آنها را کان طلا و نقره ساخت و کوه هایی که پیش نیامدند، مرده، لم یزرع و نارویا باقی ماندند. بر آبها عرضه شد، هر آبی پذیرفت، گوارا و نوشین شد و هر آبی که نپذيرفت، تلخ و شور ماند. بر گیاهان عرضه شد، هر گیاهی پذیرفت، بـاری شیرین و نیکو داد و هر گيـاهی نپذيرفت، تلخ، يـا بی بار ماند. بر پرندگان عرضه شد، آنکه پذیرفت، گویا و خوش آواز شد و آنکه نپذيرفت، گنگ و بی صدا ماند. داستان مؤمنانی که در روز غدیر، ولایت حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) را پذیرفتند و بدو گرویدند، چون فرشتگانی است که فرمان خداوند را بر سجدۀ آدم پذیرفتند، و داستان آنانکه از پذیرش ولایت حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) سر باز زدند، چون شیطان است که از سجدۀ حضرت آدم(عَلَيهِ السَّلام) روی گرداند»[8].

     لازم به توضیح است که: عالم، بیدار و گویاست و درک و شعور در جهان، همگانی است. خداوند متعال در سورۀ مبارکۀ اِسراء می­فرماید: «وَ اِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ اِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ»[9].

«گر تو را از غيب چشمی باز شد       بـا تـو ذرات جهـان همراز شد

نُطق خاک و نطق آب و نطق گِل      هست محسوس حواس اهـل دل

جملـۀ ذرات عـالـم در نـهـان        بـا تو می گويند روزان و شبان

مـا سميعيم و بصير و بـاهشيم        با شما نامحرمان مـا خامشيم»[10]

     علّامه طباطبائی(رَحمَةُ اللهِ ­عَلَیه)، ملاصدرا و بسیاری از علماء، بمانند استاد جوادی آملی معتقد به گویا بودن و زنده بودن هستی و شعور همگانی در عالم هستند، لکن نوع درک هر کدام مخصوص به خود است.

     پس تمام جمادات و نباتات و... لبیک گوی مقام شامخ امامت و ولایت هستند و این است مقام اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِم­ السَّلام). خداوند را بسیـار شاکریم و هرگز نمی­توانیم شکر این نعمت را به جای آوریم که بنده نوازی فرمود و ما را از امّت حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و آل طاهرین آن بزرگوار مقرّر فرمود و ما را مفتخر فرمود که در زمان رسالت پیامبر آخرالزّمان و ولایت آل طاهرین ایشان قدم بر پهنۀ هستی گذاریم.

 

[1]- و ابراهيم، آن کسی که وفا نمود (مبارکه نجم/۳۷).

[2]- همانا ابراهيم بود يک امّت (مبارکه نحل/۱۲۰).

[3]- مبارکه آل عمران/۶۷

[4]- اسماء را تماماً به آدم آموخت، سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اسامى اينها را به من خبر دهيد (مبارکه بقره/۳۱).

[5]- مبارکه بقره/32

[6]- مبارکه بقره/۳۳

[7]- پس سجده کردند فرشتگان همگی (مبارکه حجر/۳۰).

[8]- سلوک عارفان، ترجمه المراقبات فی الاعمال السنة، نوشته مرحوم ملکی تبریزی، ص۴۲۷و ۴۲۸

[9]- و نیست هیچ چیزی مگر اينکه تسبیح می­کند به حمد او ولکن نمی­فهميد تسبیح ایشان را (مبارکه اِسراء/۴۴).

[10]- مولانا(عَلَيهِ الرَّحمَة)، مثنوی معنوی