مطالب مذکور در بخش سابق قسمت کوچکی از وقایعی است که در زمان ظهور واقع می شود، امّا مهمترین مسئله، کاربردی نمودنِ انتظار و مهدویّت است؛ و آنچه که خیلی قابل توجه است و شیعه باید تمام توجه خود را به آن نکته مبذول دارد، این است که در چنین قطعه ای از بهشت، جایگاه من کجاست؟ آیا در کنار حضرت امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) و در صف منتظران حقیقی قرار دارم؟ آیا منتظر بودنم از سوی حضرت امـام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) مورد امضاء قرار می گیرد، یا خدای ناکرده، در مقابل انتظار امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) قرار دارم؟ وظیفۀ شیعه در عصر غیبت چیست؟ برای روشن شدن مطـلب و کـاربردی نمودن آن، کـه انتظـار در چـه صورتی محقّق می گردد و منتظر واقعی کیست و انتظار به چه معنایی است، به مکتب اهل بیت(عَلَيهِمُ السَّلام) و اوصاف منتظران حقیقی رجوع می نمائیم. اولین مطلبی که در مورد جریان انتظار و مهدویّت برخورد می کنیم، این است که انتظار، نه تنها عمل است، بلکه افضل اعمال می باشد. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) می فرمایند: «اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتِی انْتِظارُ الْفَرَج‏»[1]. مسئلۀ انتظار، تنها دست روی دست گذاشتن نیست. دوم اینکه: منتظر بودن تنها شوق دیدار امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) را داشتن نیست. سوم اینکه: انتظار، فقط «اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجْ» گفتن نیست. چهارم اینکه: انتظار فرج حضرت امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف)، فقط نماز امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) خواندن و ختم گرفتن برای ظهـور آن حضرت نیست. از اینرو بـه مکتب آن بزرگواران رجـوع می کنیم تا ببینیم آن انتظار حقیقی که افضل اعمال معرّفی شده و باید در وجود منتظر محقّق شود، کدام است؟ يکی از نوّاب اربعه به نام محمدبن عثمان در جواب احمد بن ابراهیم که بسیار شوق دیدار حضرت امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) را داشت، فرمود: «ابوعبدالله! التماس نکن که او را ببینی؛ البتّه خداوند به اين شوق و اشتياق تو اجر و پاداش می دهد...، لکن تسلیم بودن به آن بهتر است...».

     هرچند لازم است شیعه وقایع قبل و بعد از ظهور را بداند و آگاهی داشته باشد، ولی اگر نداند، مسئولیّتی در پیشگاه الهی ندارد و در روز قیامت هیچ تأثیری برایش نخواهد داشت؛ اما اگر خود را آمادۀ ظهور ننماید و موانع ظهور را رفع نکند، خسارت بزرگی است. از اینرو از امروز باید جایگاهمان را در دولت کریمه یعنی دولتی که دولت الله است و حق هر کسی، کریمانه به او عطاء می شود و ضایع نمی گردد، اصلاح کنیم. حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) می فرمایند: «مَنْ سُرَّ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الْاَخْلاقِ»[2] کسی که دوست دارد از اصحاب قائم(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) باشد، پس باید منتظر باشد و عمل و اخلاق خود را با تقوا و خداترسی اصلاح کند و به محاسن اخلاقی مزیّن گردد. به عبارت دیگر، ورع در اخلاق و عمل، خودش را نشان بدهد. عدّ ه ای چهل روز در جایی رفته و ختم می گیرند تا چهرۀ امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) را ببینند. گرچه رؤیت امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) زیباست، لکن اگر انسان چهرۀ آن حضرت را در دنیا نبیند، کوچکترین مسئولیتی برای او در روز قیامت ندارد. امروزه عدّ ه ای از مدّعیان دروغین و دشمنان اسلام سراغ جوانان می روند و این چنین برایشان مطرح می کنند که شما که تاکنون امام زمانتان را ندیده اید، چگونه شیعه هستید؟ و این چنین موجب می شوند که جوانان از اسلام زده شده و ناامید و گمراه گردند. توجه کنیم قبل از اینکه حضرت امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) را ببینیم و رؤیت نماییم، جای کوچکی در قلب آن حضرت پیدا کنیم. به فرمودۀ اساتید معظّم، «عصر درخشان ظهور را در دل ها باید جُست». یعنی دل باید منتظر باشد، اعتقاد و اخلاق و عمل باید منتظر باشد و «اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجْ» گفتنِ لسانی، کافی نیست. در تأیید مطلب مذکور ملاحظه می شود که ابوجهل، حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه)  را می دید، معـاویه، حضرت امـام علی(عَلَيهِ السَّلام) را می دید، عمرسعد، امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) را میدید، ولی همۀ آنها از دشمنان بودند و نتوانستند ارتباط عملی و قلبی برقرار کنند. اگر تنها رؤیت ظاهری کافی بود، همۀ آنها باید نجات می یافتند. پس به جای اینکه برای رؤیت ظاهری امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) ختم بگیریم، ارتباط عملی و اخلاقی و قلبی با آن بزرگوار پیدا کنیم. «مرحوم آیت الله سید محمدبـاقر مجتهد سیستـانی(رَحمَةُ اللهِ عَلَيه) پدرِ آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود، می بیند حضرت ولیّ عصر امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید: هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم، سلام کردم، حضرت به من فرمودند: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید (اشاره به آن جنازه کردند) تا من به دنبال شما بیایم!». بعد فرمودند: «این بانویی است که در دورۀ کشف حجاب (در زمان رضا خان پهلوی) هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد»[3]. آری، آنچـه کـه انسـان را در ردیف منتظران حقیقی قرار می دهد، ترک گناه و عمل صالح است. حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «ما را از شيعيان، چيزی جدا نمی کند، مگر انجام کارهای ناپسندِ آنان که خبرش به ما می رسد و ما آنها را روا نمی دانيم»[4]. «آلودگیِ ما سبب غیبت دلدار».

     وجود مقدّس حضرت امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) فرمودند: «و چنانچه شيعيان ما، خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد، قلباً در وفاى به عهدشان اجتماع داشتند، سعادت لقاى ما از ايشان به تأخير نمى‏افتاد»[5]. مهمترین عامل تأخیر ظهور، گناه و بیراهه روی و تبهکاری مسلمانان است. در بیان نورانی دیگری از حضرت امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) آمده است: «فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِما يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا وَ يَتَجَنَّبُ ما يُدْنيهِ مِنْ كَراهَتِنا وَ سَخَطِنا»[6] پس باید عمل کند هر کسی از شما به آنچه که نزديک می شود به وسيلۀ آن به محبّت ما، و اجتناب نمايد از آن (اعمالی) که موجب سخط و غضب ما می شود.

     پس معلوم می شود انتظار حقیقی و واقعی، عبارت است از اینکه کسی در مسیر عبودیّت و بندگی، از مدار خود خارج نگردد و پرواضح است که غیر از انسـان، هیچ موجودی از مدارش خـارج نمی شود «اَلشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبان﴿5﴾‏ وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدان‏﴿6﴾ وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْميزانَ﴿7﴾ اَلاّ تَطْغَوْا فِی الْميزانِ﴿8﴾»[7]. وقتی هیچ موجودی از مدارش طغیان نمی کند، پس تو ای انسان که اشرف مخلوقات هستی و تمام موجودات برای تو خلق شده اند، شایسته نیست که از مدار انسانیّت خارج شوی. آری، خدای سبحان تمام مخلوقات و موجودات را برای انسان آفرید و مسخّر فرمود «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْاَرْضِ جَمیعاً»[8]، «وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ»[9]، «وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهار»[10]، تا آنها را در مسیر حقّ و حقیقت بکار بندد و از مدارش خارج نشود و خود را به خداوند برساند.

«همه از بهرِ تو سرگشتـه و فرمـانبردار

                                            شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری»[11]

     پس مهمترین عامل تعجیل ظهور، خارج نشدنِ بنده از مسیر بندگی و عبودیّت و مهمترین عامل تأخیر ظهور، نافرمانی بندگان و گناه و معصیت است.

 

[1]- بافضيلت ترينِ اعمالِ امّت من انتظار فرج است (بحارالانوار، ج50، ص318).

[2]- بحارالانوار، ج52، ص140

[3]- شیفتگان حضرت مهدی(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف)، ج۳، ص۱۵۸

[4]- فَما يَحْبِسُنا عَنْهُمْ اِلّا ما يَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَكْرَهُهُ وَ لا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ (بحارالانوار، ج53، ص177).

[5]- وَ لَوْ اَنَّ اَشْياعَنا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَما تَاَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا (الاحتجاج على اهل اللجاج، ج‏2، ص499).

[6]- الاحتجاج على اهل اللجاج، ج‏2، ص498

[7]- خورشید و ماه در حسابند﴿5﴾‏ و ستاره و درخت سجده کننده اند﴿6﴾‏ و آسمان، برافراشت آن را و میزان را وضع کرد﴿7﴾‏ اينکه طغیان نکنید در میزان﴿8﴾‏ (مبارکۀ الرّحمن/5و6و7و8).

[8]- خلق کرد برای شما آنچه در زمین است همگی (مبارکۀ بقره/29).

[9]- و مسخّر کرد برای شما آفتاب و ماه را (مبارکۀ ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام)/33).

[10]- مسخّر کرد برای شما شب و روز را (مبارکۀ نحل/12).

[11]- گلستان سعدی(عَلَيهِ­الرّحمه)