همان ویژگی­های شش گانۀ مذکور در بخش سابق معلوم می­کند که باید روزی باشد که به این توطئه­ها و مبارزه­ها و دسیسه­ها پایان دهد، ولذا این روزِ خاص که آن حادثۀ عظیم اتفاق افتاده و قرآن کریم در مورد آن می­فرماید: «اَلْيَوْمَ»، جز روز هیجدهم ذیحجة الحرامِ سـال دهم هجری نخواهد بود کـه در آن روز، حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) به اذن خداوند جانشین تعیین نمودند. آنگونه که از قرائن و شواهد و تفاسیر مفسّران عظـام و استـاد جوادی آملی برمی­آید، با نزول آیۀ شریفه، تمام ترفندها و دسیسه­های دشمنان اسلام، بی­نتیجه ماند و به یأس و ناامیدی تبدیل گشت «اَلْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ». از حضرت امام محمّد باقر و حضرت امام صادق(عَلَيهما­السَّلام) روایت شده است که: «آیۀ شریفۀ مورد بحث در روز عید غدیر نازل شده است»[1]. خدای سبحان در آیۀ پنجاه و پنج مبارکه نور به مسلمانان وعده می­دهد «وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْاَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً‏»[2] که تحقّق هر سه وعده که قبل از مبارکۀ مائده نازل شده است، در روز مبارک عید غدیر می­باشد. در این آیۀ شریفه سه وعده برای ریشه دار شدن و استحکام یافتن اسلام و قدرت یافتن مؤمنین داده شده که تمـام این سه وعده در این قسمت که این همه ویژگی­ها را در بر دارد، موجود است.

     پس با توجه به مطالب مذکور معلوم می­شود که هیچ­کدام از احتمالات هفده­گانه نیست،‌ بلکه باید مطلبی باشد که این شش ویژگی را در بر داشته باشد و آن روز برای دین اسلام پشتوانه باشد و مایۀ ناامیدی دشمنان اسلام گردد و آن، روزی است که نعمت الهی تکمیل می­گردد و خداوند در آن روز از دينِ با ولايت راضی می­شود و این روز جز عید غدیر نمی­باشد. وقتی در روز هیجدهم ذیحجة الحرام که روز عید غدیر است، حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) از حَجَّةُ الوِداع کـه آخرین حجّ آن حضرت بـود، بـه همراه صد و بیست هزار نفر برمی گشتند که در روایتی صد و هشتاد هزار نفر هم آمده است، مأمور شدند که بر اساس آیۀ شریفۀ شصت و هفت مبارکۀ مائده آنچه را که مأموریت یافته­اند، ابلاغ کنند «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»[3]. علاوه بر شش ویژگی که در آیۀ شریفۀ مورد بحث ذکر شده ­است، خداوند متعال در آیۀ شریفۀ شصت و هفت همین مبارکه می­فرماید: پیامبرم اگر این مأموریت خود را انجام ندهی و ابلاغ ننمایی، گویا اصلاً رسالت خدا را انجام نداده­ ای که همان ابلاغ حکم ولایت حضرت امیرالمؤمنین امام علی(عَلَيهِ السَّلام) است. در اهمیّت این ابلاغ همین بس که با وجود اینکه وجود مقدّس حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ)، بیست و سه سال متحمّل آن همه شکنجه­های روحی و جسمی شدند، لکن اگر این مأموریت خود را انجام نمی­دادند، گویـا رسالت خداوند را انجام نداده­اند و همۀ زحمات آن حضرت بی­اثر می­شد و ابتر می­ماند و این مأموریت عظیم، عبـارت از تعیین رهبر و پیشوا بعد از خودشـان می­باشد. فیض نبوّت، فیض ابدی نیست و پس از حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) ختم می­گردد و به این علّت آن بزرگوار خاتَم النّبِیین هستند. خاتِم خداوند است، لکن حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) خاتَم هستند، یعنی خداوند به وسیلۀ حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) سلسلۀ جلیلۀ نبوّت را ختم فرمود، ولذا با این ابلاغ، فیض غیر ابدی رسالت، به فیض ابدی امامت و ولایت منتقل می­شود که تا قیام قیامت باقی است؛ به این صورت که «اگر باقى نماند روى زمين مگر دو مرد (نفر)، قطعاً يكى از آن دو حجّت خداوند خواهد بود»[4]. همانطور که حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اَلْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْق‏»[5]، چراکه انسان بدون پیشوای دینی و رهبر الهی به مقصد نمی رسد و دین، قوام نمی یابد و مستحکم نمی شود و خلاصه اینکه، دین بدون امام، به مقصد رساننده نیست.

     بعد از ابلاغ حکم ولایت توسّط حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) آیۀ شریفۀ مورد بحث نازل شد. مطلبی که در مورد جملۀ مبارک «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ» قابل توجه می باشد، این است که: اگر خداوند متعال می فرماید: امروز نعمت برایتان تکمیل شد، منظور این نیست که دین دارای نقص بوده است، بلکه بمانند این است که طبیبی، مریضی را تحت نظر دارد و داروهای او را کم و زیاد می کند، حال آیا می توان گفت که داروی دیروز او نسبت به داروی امروزش ناقص است؟ طبیب، با توجه به حالات درونی بیمار و اقتضای بیماری و شدّت و ضعف آن، داروها را عوض کرده یا کم و زیاد می کند. اقتضای زمان قبل از حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) هم، چنین بود، وگرنه دینی که از سوی خداوندی که کمال مطلق است، می باشد، هرگز دارای ضعف و نقص نیست.

     وقتی رسول مکرّم اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) دست حضرت امیرالمؤمنین امام علی(عَلَيهِ السَّلام) را به فرمان خداوند بالا بردند، این چنین فرمودند: «اَللهُ اَكْبَرُ عَلَى اِكْمالِ الدّينِ وَ اِتْمامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَا الرَّبِّ بِرِسالَتی وَ وَلايَةِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبٍ مِنْ بَعْدی»[6] و سپس به دنبال آن فرمودند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَه‏»[7].

     پس درواقع عید غدیر، روز تاجگذاری حضرت امیرالمؤمنین امام علی(عَلَيهِ السَّلام) توسّط حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) است که به اِذن الله صورت گرفت، همانطور که روز مقدّس مبعث، روز تاجگذاری حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) توسّط خداوند متعال است. بطور کلّی با اعلان امامت و ولایت توسّط حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ)، تمام امیدها و آرزوها و تلاش های دشمنان اسلام بی نتیجه مانده و امیدشان به یأس تبدیل شد «اَلْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ». و بطور کلی وقتی مسلمانان دینشان قوّت گرفت و امید آسیب و رخنه در دین، از طرف کافران از بین رفت، خداوند فرمود: «فَلا تَخْشَوْهُمْ» پس نترسيد از ايشان. خدای سبحان فرمود: دیگر ضعفی در شما نیست پس نترسيد از آنها و فقط از من بترسید «وَ اخْشَوْنِ». حال که چنین برکتی نازل شده است، از کسی جز من نترسید «فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ». دشمنان اسلام که می گفتند بعد از حضرت پیـامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) هرطور که خواستیم حکومت خواهیم کرد، بعد از اعلان حکم امامت و ولایت مأیوس شدند.

     بنابراین، پس از نزول آیـۀ شریفۀ ولایت، خداوند فرمود: جای هیچ گونه ترسی برای شما نیست، همانطور که سورۀ مبارکۀ کوثر پاسخ قاطعی به گفتۀ دشمنان اسلام بود که می­گفتند: حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) ابتر است. خداوند در سورۀ مبارکۀ کوثر این حقیقت را به رسول گرامیش روشن می سازد که پیامبرم تو ابتر نیستی، برای تو کوثر اعطاء کرديم. دین ما کوثر است و عالی ترین مصداق کوثر، رسول خدا(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ)، حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) و حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ اللهِ عَلَيها) و آل طاهرين(عَلَيهم­السَّلام) می باشند. از اینرو خداوند متعال می فرماید: امروز دشمنان مأیوس شدند، ولذا شما مسلمانان از هیچ چیز نترسید. اگر تا امروز می ترسیدید، به این علّت بود که حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و دین را ضعیف و ناتوان می پنداشتید، لکن امروز دیگر اسلام دارای قدرت شده و به سبب این اقتدار که نصیب اسلام شده، دیگر از ايشان نترسيد «فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ».

     لازم به توضیح است که: خشیت غیر از خوف است. خشیت، ترس توأم با معرفت بوده و ترس از عظمت پروردگار و به عبارت دیگر ترس آمیخته با عظمت است، ولی خوف، به معنای ترس از وقوع حادثه یا خطر احتمالی است. اولیـای الهی بـه آن بینش دست یافته اند که می دانند هرآنچه که غیر خداست، جنود الهی می باشد «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْاَرْض‏»[8]، و در عالم از هیچ چیز ترسی ندارند و تنها از عظمت خدای سبحان می ترسند.

     پس وقتی خداوند متعال می فرماید: از من بترسید «وَ اخْشَوْنِ»، به این دلیل نیست که خداوند موجود ترسناکی است. خدای سبحان محبوب ازلی و ابدی است، و ترس در اینجا به معنای ترس از عمل خود انسان و ترس از ناسپاسی و قدرنشناسی از نعمت است که زمینۀ خشم و غضب الهی را فراهم می کند. نعمتی که خدای سبحان در بیان عظمت آن می­فرماید: این نعمتی است که تمام نعمات دیگر با آن کامل می شود، و آن همانا نعمت عظمای امامت و بهره مندی از کوثر ولایت است.

     خداوند متعال در آخرین آیۀ شریفه از سورۀ مبارکۀ تکاثر می فرماید: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ»[9] در روز قیامت انسان در مورد نعمات مورد سؤال قرار خواهد گرفت. بنابه فرمودۀ حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) «منظور از نعیم، نعمت ولایت است»[10]، چراکه تمام نعمات با نعمت ولایت کامل می شوند «اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتی» و ولایت، مکمّل و متمّم نعمت های الهی است. در حدیثی از امام رضا(عَلَيهِ السَّلام) آمده است: «بدانید که خداوند (عزّ و جلّ) از تفضّلى كه به بندگان خود نموده است، پرسش نمی‌كند، و بر اين کار منّت نمی‌گذارد؛ و منّت گذاردن در مقابل نعمتى كه مخلوقات به هم می‌دهند، قبيح است، تا چه رسد به اينكه به خداوند متعال نسبت داده شود! وليكن نعيم، محبت و موالات ما اهل بيت است، كه خداوند بعد از سوال از توحيد و نبوّت، از آن سوال می‌کند، زيرا چون بندۀ خدا به اين مهم وفا كند، او را به بهشت و سعادتى كه زائل شدنى نيست، می‌رساند»[11].

     در عظمت نعمت ولایت همین بس که بعد از ابلاغ ولایت حضرت امیرالمؤمنین امام علی(عَلَيهِ السَّلام) توسّط حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ)، آیۀ شریفه نازل شد که: «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْاِسْلامَ ديناً». یعنی دین ناپایدار و غیر ابدی، به برکت نعمت عظمای ولایت جاودانه شده و ماندگار گشت. قبل از ابلاغ جریان ولایت و نزول این آیۀ شریفه، دین خداوند ارسال شده بود و قرآن نازل گشته و جریان نبوّت و معاد و... تماماً تبیین گشته بود، اما خدای سبحان در مورد هیچ کدام از آنها نفرموده بود که دینم کامل شده و نعمتم بر شما تمام گشته و من بر این دین بر شما راضی شده ام. یعنی نعمت اسلام و قرآن و توحید و نبوّت، با ولایت تکمیل می شود و به همین دلیل است کـه حضرت رسول اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) می فرمایند: «يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ اَفْضَلُ اَعْيادِ اُمَّتی»[12] بالاترین و عظیم ترین عید امّت من، روز غدیر خم و در حقیقت عید امامت و ولایت است. حضرت امام رضا(عَلَيهِ السَّلام) نيز می فرمایند: «روز غدير در بين اضحى(عيد قربان) و فطر و روز جمعه، مانند ماه در بين ستارگان است‏»[13].

     این همه عظمت به این دلیل است که اگر ولایت و امامت نبود، دین بقاء و قوام نمی یافت و انسان به مقصد نمی رسید. هدف از ارسال دین، پرورش انسان کامل است و دین باید کامل باشد تا توان این را داشته باشد که انسان کامل پرورش دهد.

 

[1]- مرحوم علّامه سيّد شرف الدّين در کتاب «المراجعات» چنين می گويد: «که نزول اين آيه را در روز غدير در روايات صحيحی که از امام باقر و امام صادق(عَلَيهما­السَّلام) نقل شده، ذکر گرديده و اهل سنّت شش حديث با اسناد مختلف از پيامبر(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) در اين زمينه نقل کرده اند که صراحت در نزول آيه در اين جريان دارد» (تفسير نمونه، ج4، ص267).

[2]- وعده فرموده خداوند کسانی که ایمان آوردند از شما و انجام دادند کارهای شایسته، هر آینه خلیفه قرار می­دهد ایشان را در زمین، چنانکه خلیفه کرد کسانی را که بودند پیش از ایشان و البته پابرجا و ريشه دار خواهد کرد برای ایشان دینشان را که پسندید برای ایشان و هر آینه تبدیل خواهد کرد برای ایشان از بعد خوفشان ایمنی را (مبارکه نور/۵۵).

[3]- ای رسول ابلاغ کن آنچه را که نازل کرده شد به سوی تو و اگر انجام ندهی، پس ابلاغ نکرده­ای رسالت او را (مبارکه مائده/۶۷).

[4]- لَوْ لَمْ يَبْقَ فِی الْاَرْضِ اِلّا رَجُلانِ لَكانَ اَحَدُهُمَا الْحُجَّة (بيان نورانی حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)؛ بحارالانوار، ج23، ص22).

[5]- حجت (امام معصوم) قبل از خلق، همراه با خلق و بعد از خلق است (بحارالانوار، ج23، ص38).

[6]- اللَّه اكبر بر كامل كردن دين و تمام كردن نعمت و خوشنودى پروردگار به رسالت من و ولايت على بن ابى طالب(عَلَيهِ السَّلام) پس از من‏ (شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏1، ص201).

[7]- هر كس كه من مولاى اويم، على مولاى اوست، خداوندا دوست بدار كسى را كه او را دوست بدارد و دشمن بدار كسى را كه او را دشمن بدارد و كمك كن كسى را كه او را كمك كند و خوار كن كسى را كه او را خوار كند (شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏1، ص201).

[8]- و برای خداوند است لشکريان آسمانها و زمين (مبارکه فتح/7).

[9]- سپس البته البته سؤال کرده می­شويد در آن روز از نعمت­ها (مبارکه تکاثر/۸).

[10]- ما «اهل بيت» نعيم هستيم كه خداوند به سبب ما نعمت خود را بر بندگان خود ارزانى داشته است (مستدرك ‏الوسائل، ج16، ص247).

[11]- عیون اخبار الرضا(عَلَيهِ السَّلام)، ج۲، ص۱۲۹

[12]- امالی الصدوق، ص125

[13]- انّ يوم الغدير بين الاضحى و الفطر و الجمعة كــالقمر بين الكــواكب‏ (مسنـد الامام الرضا(عَلَيهِ السَّلام)، ج‏2، ص18).