بطور کلّی سلیقه ها و نگاه ها به گوشت در میان مردم، مختلف و آمیخته به افراط و تفریط است. افرادی هستند که بطور کلّی از هر نوع گوشتی امساک می کنند، بمانند بودایی ها که هر نوع گوشت را حرام می­دانستند و از هیچ گوشتی استفاده نمی کردند و در مقابل، افرادی نیز در زمان جاهلیّت وجود داشتند که هر نوع حیوانی اعم از قوربـاغه، مارمولک، سوسمـار و خرچنگ را مجـاز می شمردنـد و می­خورند. امّا دین اسلام، دین اعتدال است و خداوند مسلمانان را امّت وسط معرفی فرموده است «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ اُمَّةً وَسَطاً»[1]. خدای سبحان حلال و حرام را برای بندگانش جدا کرده و آنچه را که برای طبع سالم انسانی مفید است، حلال و آنچه را که برای طبع سالم، غیرمفید است، حرام اعلام فرموده است و پرواضح است که طبع سالم، این تقسیم بندی ها را می پذیرد. یک عدّ ه به این علّت که رأفت و شفقت و عاطفه را دخالت می دهند، خام خواری می­کنند، امّا دین اسلام، هرگز خام خوری را برای انسان تجویز نفرموده است و انسان را از خوردن هر نوع گوشت حلال منع نکرده است.

     در خلاصه ای از بیانات استاد جوادی آملی در مورد افرادی که از اجرای حدود الهی سر باز می زنند و آن را دلیل بر رأفت و مهربانی و شفقت می دانند، آمده است: اساس دین الهی بر مبنای حکمت و عقل است، از اینرو عواطف انسانی مانند رحمت و عطوفت و محبّت و دلسوزی باید با ارشاد و راهنمایی عقل و هدایت آن، تعدیل و تنظیم شود، ولذا رحمت الهی، مانع ذبح حیوان نمی شود. دین الهی هرگز بر پایۀ عواطف موهوم بنا نشده است و عطوفت و رأفت انسانی هرگز نباید مانع اجرای احکام و قوانین الهی شود، همانطور که خدای سبحان در اول مبارکۀ نور با قاطعیّت امر می­فرماید: «اَلزّانِيَةُ وَ الزّانی فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَاْخُذْكُمْ بِهِما رَاْفَةٌ فی‏ دينِ اللهِ اِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنين‏»[2] زن و مرد زناکار را هر کدام صد تازیـانه بزنید، همچنین عدّ ه ای از مؤمنین حاضر و ناظر و شاهد بر این اجرای حدود الهی باشند تا مایۀ عبرت سایرین شود و هرگز رأفت و عطوفت نباید مانع از اجرای حکم الهی شود.

     قابل توجه است: خدای سبحان اول زن زناکار و بعد مرد زناکار را بیان فرموده است، چراکه اگر زن عفیف و محجّبه باشد و حدود شرعی را رعایت کند، مقدّمۀ زنای مرد  فراهم نمی شود.

     همانطور که ریشه های سرطانی بیرون کشیده می شوند تا بقیّۀ گیاهان قدرت رشد بالاتری داشته باشند، همانگونه این غدّ ه های سرطانی باید از جامعۀ انسان ها خارج شوند تا جوامع سالم بمانند و رشد کنند و هرگز نباید رحمت و شفقت، مانع اجرای حدود الهی شود. مخالفت با احکام الهی و اجرای آنها، جهالت است.

     پس خداوند متعال که هفتاد مرتبه مهربان تر از پدر و مادر است، بندگانش را از هر نوع آزار و اذیّت حیوانات و کشتن غیرمجاز آنها منع فرموده است. امّا ذبح برخی حیوانات را جایز می شمارد و آن عاطفه و محبت و دلسوزی کاذب را که مانع اجرای قوانین و حدود الهی باشد، تأیید و امضاء نمی فرماید.

     استاد جوادی آملی در ادامۀ مطالب خود دربارۀ اجرای حدود الهی می فرمایند: «کسی که عاطفۀ راستین دارد، باید برای گرفتاری دردمندان آرام نگیرد و رئوف کسی است که از حق شخصی خود و مال خود به هدایت و تربیت دیگران همّت گمارد و در رفع مشکلات مردم کوشا باشد. تعدادی از افراد منطقشان این است که تاب و توان دیدن ذبح حیوان را نداریم، درحالی­ که پیوسته از کنار نیازمندان جامعه و مستضعفان (که از ابتدایی ترین مایحتاج زندگی محروم هستند) با بی تفاوتی عبور می کنند و تاب و توان دیدن آن را دارند».

 

[1]- و همچنین قرار دادیم شما را امّت وسط (میانه رو) (مبارکه بقره/۱۴۳).

[2]- زن زناکار و مرد زناکار، پس بزنید هر کدام را صد تازیانه و اخذ نکند شما را به خاطر آن دو رأفتی در دین خداوند، اگر که شما ایمان آورده ايد به خداوند و روز قیامت و باید شهادت دهد (حاضر باشند) عذاب آن دو را گروهی از مؤمنان (مبارکه نور/۲).