اگر آیۀ شریفه در بیان تغذیۀ از حلال گوشتها است و اگر این همه در تعالیم دین اسلام به تغذیۀ پاک و حلال تأکید شده و احکام بسیاری در این مورد وارد شده و مسلمانان را ملزم به رعایت آن احکام نموده، برای آن است که قرار است انسان به پروردگار پاک و طیّب و طاهر تقرّب یابد. پروردگار متعال پاک مطلق است و دین ما دین پاکیزگی است و تمام لوازم دین، برای پاک و طاهر شدن است. سِیر و حرکت انسان نيز به سوی پروردگار پاک و طاهر محض است، ولذا لازم است انسان پاکی و طهارت را در تمام امور و شئون زندگی خود رعایت کند و از پاک و طاهر تغذیه نماید، و اعتقاد پاک، قول و فعل و عمل و کلام پاک و اخلاق و رفتار پاک و طاهر داشته باشد تا بتواند پاک زندگی کند، و پاک بمیرد و به پاک و طاهر مطلق برسد، ولذا شایسته نیست که انسان با غذای پلید و ناپاک و حرام خوری خود را آلوده کرده و از لقای پروردگار طاهر و پاک محروم نماید.

     مسئلۀ طهارت آنچنان مهم است که در هر سه مقطع دنیا و برزخ و آخرت سخن از طهارت است. تا انسان در دنیاست، سخن از طهارت و حیات طیّبه است «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ اَوْ اُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً»[1] هر کس عمل صالح انجام دهد از مرد یا زنی، درحالی که او مؤمن باشد، پس البته البته او را به حیات طیّبه زنده می کنیم. در عالم برزخ نیز سخن از پاکی و طهارت است «اَلَّذينَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ»[2] کسانی كه فرشتگانِ قابض ارواح، روحشان را دريافت می دارند، درحالى كه پاك و پاكيزه‏اند؛ به آنها مى‏گويند: «سلام بر شما». آری مؤمنان راستین در اثر اعتقاد و فکر طاهر، و پاکی عمل و پاک خوری، دخول و ورود پاک به برزخ دارند و در نتیجه، قیامت و آخرت طیّب و پاکیزه نیز خواهند داشت، همان­طور که فرشتگان به بهشتیان می گویند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ»[3] سلام بر شما، پاک شدید، پس داخل شوید آن را (بهشت را) جاودانيان.

     قابل توجه است که اگر در دین مبین و انسان ساز اسلام، بطور کلی تغذیۀ ناپاک، حرام اعلام شده، به این علت است که غذای ناپاک قبل از اینکه در جسم انسان اثر کند، در روح او مؤثر و تأثیرگذار است. از جمله آثار نامبارک تغذیۀ ناپاک در روح انسان، عدم حضور قلب و حال عبادت و میل به گناه و شهوت و عدم تمایل به خیرها و نیکی ها و رخت بر بستن توفیق خیرات و مبرّات است. همچنین از جمله اثرات تغذیه از حیوان ناپاک در انسان، انتقال صفات آن حیوان به روح انسان است، همانطور که اگر این همه تأکید بر حرمت گوشت خوک و دستور اجتناب از اَکل آن آمده، به این علت است که علاوه بر اینکه خوک، حیوانی پلید است و از مدفوع حیوانـات دیگر تغذیه می کند، حیوانی بی غیرت و شهوت ران نیز می باشد، ولذا پرواضح است که قسمت اعظم بی غیرتی در برخی از جوامع غربی محصول استفاده از گوشت خوک است.

     پس مسئلۀ پاک خوری و حلال خوری بسیار حائز اهمیّت است، چراکه پاک خوری و پاک گویی و بالأخره پاک زیستی، انسان را به ساحت پـاکـان نزدیک می سازد و محبت پـاکـان را شامل حال او می کند. آری محبت پاکان در اثر زندگی پاکیزه حاصل می گردد و محبت محبوبان و پاکان درگاه الهی را با پاک زیستی باید فراهم آورد. امّا همانطور که پاک خوری و پاک زیستی زمینۀ هدایت بالاتر انسان را فراهم می آورد، در مقابل، غذای آلوده و حرام خوری، انسان را متجانف به گناه می گرداند.

     بخش فقهی آیۀ شریفۀ مورد بحث در قسمت آغازین آیۀ شریفه استفاده شد و در جلسات آینده، ان شاء الله تعالی، به توفیق پروردگار، بخش کلامی آیۀ شریفه استفاده خواهد شد که عظمت سورۀ مائده در پرتو همین بخش و آیۀ ولایت است. اما بعد از بخش کلامی آیۀ شریفۀ مورد بحث که ان­ شاء الله تعالی در جلسات آینده استفاده خواهد شد، باز خداوند متعال در قسمت پایانی آیۀ مورد بحث و در تکمیل و ادامۀ بخش فقهی، پس از بیان محرّمات یازده گانه که برخی حرام ذاتی و برخی حرام عَرَضی(میته ها) می باشند، در پاسخ به این سئوال که آیـا به هیچ وجه ممکنه امکان استفاده از میته ها وجود ندارد، حکم اضطرار را بیان می فرماید. به این صورت که چنانکه شخصی در اثر گرسنگی شدید، در آستانۀ مرگ قرار گیرد، بطوری که ناگزیر از خوردن گوشت حرام شود، گوشت حرام به عنوان حکم ثانوی بر او جایز می گردد، لکن دارای شرایطی است که عبارتند از:

     اولاً: هدف او تمایل به گناه و انحراف از مسیر صحیح اسلامی نباشد و به مقدار اضطرار اکتفا نماید «فَمَنِ اضْطُرَّ فی‏ مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِاِثْمٍ».

     ثانیاً: این اضطرار برای او به گونۀ قهری و طبیعی بوجود آمده باشد، نه اینکه خودش شرایط و مقدّمات اضطرار را به گونه ای فراهم آورد که ناچار به خوردن گوشت مرده شود.

     ثالثاً: گرسنگی شدید، او را مضطر کرده باشد، نه آنکه به قصد لذت و هوس و خوش گذرانی باشد.

     رابعاً: به اندازۀ ضرورت استفاده کند، زیرا تجاوز از حد اضطرار معصیت محسوب می شود.

     حکم اضطرار بر شخص گرسنه، قبل از سورۀ مبارکۀ مائده، در آیات مشابه در سوره های مبارکۀ بقره و انعام و نحل نیز نازل شده و حکم میته و اضطرار مطرح شده بود، لکن سورۀ مبارکۀ مائده که در اواخر عمر مبارک حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) نازل شده، تأکیدی دوباره بر این مطلب است و معلوم می شود که اجازۀ بهره برداری از این محرّمات به مضطرّ بر اساس رحمت و مغفرت پروردگار است «فَاِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحيم».

     «بارالهـا! بـه روان مقدّس حضـرت محمّـد و آل محمّـد(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) درود فرست و در امر ظهـور و فرج مـولا و مقتدایمـان حضـرت ولیّ­عصر(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبۀ حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همۀ ما مرحمت بفرما. خداوندا! توفيق تأسّی از انسان­های کامل در تمام زمینه­ها و سیراب شدن از چشمه کوثر به دست ساقی کوثر به همۀ ما عنایت بفرما. پروردگارا! توفیق صبر و شکر و تسلیم و رضا بر تمام داده­ها و مواهب و نعمت­ها و تمام مصائب و مشکلات به همۀ ما کرامت بفرما. بارالها! توفيق کسب سرمایۀ عالی ترِ ایمان و تقوا و اخلاص و یقین به همۀ ما مرحمت بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرما. به مسلمانان ستمدیده علی الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق، سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».

 

 

«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ

صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»

 

[1]- مبارکه نحل/97

[2]- مبارکه نحل/32

[3]- مبارکه زمر/73