خلاصۀ آنچه که در جلسۀ سابق در مورد قسمت اوّل آیۀ شریفۀ مورد بحث استفاده شد، عبارت بود از اینکه: خدای سبحان بخشی از شعائر الهی را تحت عنوان شعائر الله بر بندگانش مطرح فرمود که باید آن را محترم شمارید و حرمت شکنی نکنید و از حریم شکنی ها حذر نمایید؛ امّا زمانی که احرام برداشته شد، پاره ای از حلال ها که حرام شده بودند، دیگر حرمت شرعی ندارند.

     مطلب قابل توجه اینکه: وقتی آن حیوانی که در مسیر رضایت الهی قدم برمی دارد و حاجی را در مسیر عبادت پروردگار همراهی می کند و برای قربانی برده می شود، اعم از نشان دار یا بی نشان، از شعائر الهی محسوب می شود و حرمت دارد، انسانی که دربست در اختیار خدای سبحان قرار می گیرد و اعمال و رفتار و کردار او تماماً در مسیر رضایت الهی است، و نه تنها در امور عبادی، بلکه تمام کارها و وجودش رو به قبله است و از خودش در برابر خواست و ارادۀ الهی، خواست و اراده ای ندارد و مستهلک در خواست و ارادۀ خداوند می باشد، تـا چه حدّ دارای احترام است، تا می رسد به انسان های کامل و بندگان معصوم که در طول عمرشان، یک نفس برای غیر خداوند نکشیدند و یک پلک برای غیر خداوند نزدند و مظهر اتمّ و اکمل اوصاف الهی و آئینۀ تمام نمای صفات جمال و جلال پروردگار هستند.

     آری وقتی انسان تمام کارهایش را در حول محور رضایت الهی انجام می دهد، اینچنین دارای حرمت می شود. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) فرمودند: «يا اَباذَرٍّ لِيَكُنْ لَكَ فی كُلِّ شَیْ‏ءٍ نِيَّةٌ حَتّى فِی الْاَكْلِ وَ النَّوْمِ»[1] ای اباذر بايد باشد برای تو در هر چيزی نيّتی، حتّی در خوردن و خوابيدن. از جمله آثار پرخیر دنیویِ اخلاص، این است که خداوند چشمه های حکمت را از قلب انسان بر زبانش جاری می سازد «مَنْ اَخْلَصَ لِلَّهِ اَرْبَعينَ يَوْماً فَجَّرَ اللهُ يَنابيعَ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِه‏»[2]. بیـان نـورانی مذکور بیـانگر این حقیقت است که چشمه های حکمت در درون همۀ افراد وجود دارد و وقتی موانع که همان گناهان است، رفع شد، چشمه ها از قلب بر زبان انسان جاری می شود، ولذا او آرامش مطبوعی در زندگی دنیوی احساس می کند.

     امّا در اینکه جنگ در ماه های حرام چه حکمی دارد، همانطور که در جلسۀ سابق استفاده شد، جنگ ابتدائی جایز نیست، ولی دفاع و جنگ دفاعی مانعی ندارد، همانطور که خداوند متعال فرمود: «وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدٰى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدٰى‏ عَلَيْكُم‏»[3]. تمام حرمت شکنی ها و حرام ها قصاص دارند و باید در برابر آنها دفاع کرد. در دین مبین اسلام، هر امری قصاص دارد، لکن تنها قذف و تهمت و افترا و ناسزاگویی قصاص ندارد، البته قَذْف و ناسزاگویی کیفر دارد، ولی مقابله به مثل ندارد. اگر کسی ناسزا گفت و تهمت زد، نباید مقابله به مثل نمود، چراکه از ساحت مؤمن به دور است که زبان به آلودگی بگشاید. در روايتی به نقل از جناب جابر آمده است: «امیرمومنان(عَلَيهِ السَّلام) باخبر شدند مردی به قنبر جسارت کرده و قنبر درصدد تلافی کردن است، لذا امام(عَلَيهِ السَّلام) او را طلبیدند و فرمودند: «آرام باش‌ ای قنبر، به کسی که به تو توهین کرده، اهانت نکن که با این کار خدا را از خود راضی خواهی کرد و شیطان را به غضب خواهی آورد و دشمنت را نیز با گذشت خود کیفر خواهی داد، پس به آن خدایی که دانه را در زمین شکافت و انسان را خلق نمود، هیچ‌گاه مؤمنی نمی‌تواند خدای را آن‌گونه راضی نماید که با حلم می‌تواند، و نمی‌تواند شیطان را آنطور به غضب آورد که با صمت و سکوت به غضب می‌آورد، و نمی‌تواند نادان را عقوبت کند آن طوری که با سکوت او را عقوبت می‌کند». با نصیحت و‌ اندرز امام(عَلَيهِ السَّلام) قنبر متنبه شد و از شخص جسارت کننده درگذشت»[4].

 

[1]- مجموعة ورام (تنبيه الخواطر)، ج‏2، ص58

[2]- هر كس براى خداوند چهل روز عبادت كند و اخلاص داشته باشد، خداوند چشمه‏هاى دانش را از قلبش بر زبانش جارى مى‏كند (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ)؛ بحارالانوار، ج67، ص249).

[3]- و در مورد محرمات، قصاص است، پس کسی که تعدّی کرد بر شما، پس تعدّی کنید بر او بمانند آنچه تعدّی کرد بر شما (مبارکه بقره/۱۹۴).

[4]- مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۴۲۴