خداوند متعال در آیۀ شریفۀ مورد بحث می­فرماید: «لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللهِ وَ لَا الشَّهْرَ الْحَرامَ» شعائر الهی را حلال نشمارید و حرمت ماههای حرام را نگه دارید. از جمله عهدهای الهی و از مصادیق عهود پروردگار، شعائرالله است «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللهِ فَاِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب‏»[1] کسی که به شعائر الهی حرمت قائل شود، قلب او مزیّن به تقواست. شعائرالله نشانه های پروردگار هستند، ولذا احترام به آنها واجب است. از جملۀ شعائرالله ماههای حرام است که جنگ در این ماهها حرام اعلام شده و کسی حق ندارد آن را حلال کرده و حرمت آن را بشکند.

     لازم به توضیح است که: جنگ در ماه های حرام جایز نیست، لکن خداوند متعال می­فرماید: چنانچه دشمن در این ماهها شروع به جنگ نمود، شما باید در مقام دفاع برآیید. دفاع در ماههای حرام جایز است و در صورت حرمت شکنی شایسته نیست انسان دفاع ننماید؛ همانطور که واقعۀ عاشورا، در ماه محرّم الحرام اتفاق افتاده است، چون سپاه یزید شروع کنندۀ جنگ بودند و حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) وظیفه داشتند که دفاع نمايند.

     پس آغاز جنگ در ماههای حرام جایز نیست، ولی دفاع و جنگ دفاعی جایز و واجب است، همانطور که خداوند متعال فرمود: «فَمَنِ اعْتَدٰى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدٰى‏ عَلَيْكُم‏»[2] و یا در مورد دیگری می­فرماید: «وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ»[3]، ولذا دفاع نمودن از شعائر الهی واجب است.

     هر حکم و شريعتی شعائر الهی است که در آيۀ شريفه به برخی از امور وابسته به حج اعم از ماه حج، قربانی، قلّاده ای که به گردن قربانی آويزان می شود، کسانی که برای حج يا عمره احرام می بندند و... اشاره شده است. هر کدام از مناسک حج، شعیره است و برای مُحرم، پاره­ای از حلال ها حرام می­شود که خداوند می­فرماید: مبادا آنها را حلال کنید.

     خدای سبحان در ادامه می­فرماید: «وَ لَا الْهَدْیَ وَ لَا الْقَلائِدَ» گاو و گوسفندِ نشان دار یا بی نشان را که برای قربانی است، حرام نشمارید.

     قابل توجه است: حیوانی که قرار است در مسیر رضایت خداوند و قانون الهی به حرکت درآید و به قربانگاه برسد، حرمت دارد و محترم است و از شعائر الهی می باشد. خداوند متعال در سورۀ مبارکۀ عادیات به سُم اسبانِ مجاهدانِ فی سبیل الله سوگند یاد می­فرماید «وَ الْعادِياتِ ضَبْحا﴿1﴾ فَالْمُورِياتِ قَدْحاً﴿2﴾»[4]. آری، آنچه که در راه حق در حرکت است، قابل احترام می­باشد. وقتی سُمِ پایِ حیوانِ مجاهدِ فی سبیل الله که در مسیر الهی در حرکت است و آن قربانیِ نشان دار و بی نشان که حاجی با قصد و نیّت الهی به قربانگاه می­برد، محترم می­شود، چگونه مجاهد فی سبیل الله در میدان جهاد، اعم از جهاد اکبر یا جهـاد اصغر و انسانی که در مسیر رضای حق حرکت می­کند، دارای احترام نباشد؟ آنچه که به انسان ارزش می­دهد، انتساب عمل و نیّت به خداوند است.

     بنابراین معلوم می­شود کسانی که تمام اعمالشان در مسیر رضایت خدای سبحان قرار دارد، دارای چه مقام والایی هستند، چراکه آنان اطاعت محض از خدای سبحان دارند و تمام نیروهای ظاهری و باطنی و تمام اعضاء و جوارح و رفتار و گفتار و کردار و نیّاتشان به سمت الله و رو به قبله و در مسیر رضایت خدای سبحان است و به این سبب حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) می­فرمایند: «اِتَّقِ اللهَ وَ لا تُحَقِّرَنَّ شَيْئاً مِنَ الْمَعْرُوف‏»[5] تقوای الهی پيشه کنيد و هیچ معروفی را حقیر نشمارید. و از حضرت امیرالمؤمنین امام علی(عَلَيهِ السَّلام) مذکور است: «لا يَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوٰى وَ كَيْفَ يَقِلُّ ما يُتَقَبَّل‏»[6] عملى كه توأم با تقوا باشد، اندك نيست، و چگونه اندك محسوب شود، آن عملى كه پذيرفته است‏. همچنین در روایتی از حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) به نقل از امام علی(عَلَيهِ السَّلام) آمده است: «اِعْلَمُوا اَنَّهُ لا يَصْغَرُ مَا ضَرَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَا يَصْغَرُ مَا يَنْفَعُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ...»[7] كوچك شمرده نشود آنچه در روز قيامت سود بخشد و كوچك شمرده نشود آنچه در روز قيامت ضرر بخشد... در روایتی دیگر از حضرت امام باقر(عَلَيهِ السَّلام) آمده است: «خداوند سه چيز را در سه چيز پنهان نموده است: 1- رضاى خود را در اطاعت خويش پنهان كرده، پس هيچ طاعتى را حقير مشمار شايد رضاى خدا در همان باشد. 2- خشم خود را در معصيت مخفى كرده، پس هيچ معصيتى را كوچك مشمار شايد خشم خدا در همان باشد. 3- دوستان خود را در ميان مردم پنهان كرده، پس هيچ كس را حقير مشمار شايد همان كس ولىّ خدا باشد»[8].

«کس چه داند تا درین بحر عمیق

                                                     سنگریزه قـدر دارد یـا عقیـق»[9]

     وقتی اعمال انسان به پیشگاه الهی عرضه شد، معلوم می­شود که چه کسی دارا و چه کسی نادار بوده ­است، همانطور که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اَلْغِنٰى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللهِ سُبْحانَه‏»[10]. آری مراقب باشیم تا هیچ کس را به چشم حقارت نگاه نکنیم، شاید روزی که پرده­ها برداشته شد، متوجه شویم که ولیّی از اولیای الهی را کوچک شمرده و مورد هجو و اهانت قرار داده­ایم.

     خداوند متعال در ادامۀ آیۀ شریفۀ مورد بحث می­فرماید: «وَ لا آمّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ» کسانی که زائر هستند، محترم می­باشند، چراکه اینان منسوب به خداوند هستند و در مسیر رضایت الهی و خواست و ارادۀ خداوند حرکت می­کنند. وقتی انسان، کار خیری را به قصد الهی انجام می­دهد، مؤمن محسوب می­گردد. کسی که با عملش، مؤمن محسوب شده، منسوب به خداوند است. انتساب معنوی انسان با خداوند از طریق اعمالی است که انجام می­دهد و ایمانی است که دارا می­باشد، فلذا شایسته است هیچ کار خیری، کوچک شمرده نشود. حتّی پوست میوه­ای که از معبری کنار زده می­شود یا لبخندی که به روی غمدیده یا یتیمی زده می­شود. بطور کلّی کاری که به قصد و نیّت الهی صورت گیرد، هرگز کوچک نیست.

     خداوند متعـال می­فرماید: بعد از اینکه از احرام خارج شدید، حلال هایی که برایتان حرام شده ­بود، حلال می­گردد و حرمت برداشته می­شود «وَ اِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا». مطالبی که استفاده شد، مربوط به قسمت اوّل آیۀ شریفۀ مورد بحث است. قسمت دوّم آیۀ شریفه ان شاء الله تعالی در جلسات آینده استفاده خواهد شد.

 

[1]- و کسی که بزرگ شمارد شعائر خداوند را، پس در حقیقت آن از پرهیزکاری دلهاست (مبارکه حج/32).

[2]- پس کسی که تعدّی کرد بر شما، پس تعدّی کنید بر او بمانند آنچه تعدّی کرد بر شما (مبارکه بقره/۱۹۴).

[3]- و در مورد محرمات، قصاص است (مبارکه بقره/۱۹۴).

[4]- قسم به اسبان تيزپا(ی جهاد) که نفس زنان (پيش روند)﴿1﴾ و به آنها که با سمِ خود جرقه ها افروزند﴿2﴾ (مبارکه عادیات/۱و۲).

[5]- بحارالانوار، ج73، ص355

[6]- الکافی، ج2، ص75

[7]- بحارالانوار، ج67، ص178

[8]- اِنَّ اللَّهَ خَبَاَ ثَلاثَةَ اَشْياءَ فی ثَلاثَةِ اَشْياءَ خَبَاَ رِضاهُ فی طاعَتِهِ فَلا تُحَقِّرَنَّ مِنَ الطّاعَةِ شَيْئاً فَلَعَلَّ رِضاهُ فيهِ وَ خَبَاَ سَخَطَهُ فی مَعْصِيَتِهِ فَلا تُحَقِّرَنَّ مِنَ الْمَعْصِيَةِ شَيْئاً فَلَعَلَّ سَخَطَهُ فيهِ وَ خَبَاَ اَوْلِياءَهُ فی خَلْقِهِ فَلا تُحَقِّرَنَّ اَحَداً فَلَعَلَّ الْوَلِیَّ ذلِك‏ (بحارالانوار، ج75، ص187).

[9]- عطار نيشابوری(عَلَيهِ الرَّحمَة)

[10]- فقر و بى نيازى پس از عرضه شدن بر خداوند سبحان آشكار خواهد شد (نهج البلاغه، حکمت۴۵۲).