در مورد خطاب «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» در آیۀ شریفۀ مورد بحث استفاده شد که خطاب های قرآن کریم مختلف است. خطاب «يا اَيُّهَا النّاس» خطاب عمومی و همگانی است و خطاب «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» خطاب خصوصی می باشد.

     مطلب دیگر در مورد خطاب «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» این است که: خداوند متعال یادآور می­شود که ای مؤمنان شما که به خاطر ایمان و تقوا به خداوند منسوب هستید و مزیّن به ایمان می­باشید، فراموش نکنید که از مشخصات ایمان این است که عهدها و قول و قرارها را محترم بدارید. همانطور که خطاب «يا اَيُّهَا النّاس» خطاب اخلاقی است، یعنی فراموش نکنید که شما انسان هستید و این احکام برای انسان هاست و شاخصۀ انسانی، عمل به دستورات خداوند می باشد که برای انسان­ها وعده فرموده است.

     با توجه به اینکه تمام احکام قرآن کریم از «اَللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْاَرْض‏»[1] است، لـذا همه نور هستند و بر این اسـاس کـه رسول الله(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و به دنبالشان ائمّۀ هدی(عَلَيهِم السَّلام)، نمایندگان خداوندی می­باشند که نور است، لذا نمایندگان نور نیز نور می­باشند. حضرات انبیاء عظام(عَلَيهِم السَّلام) و در رأس آنان حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و به دنبالشان اوصیای کرام(عَلَيهِم السَّلام)، نور هستند. آیات مربوط به ولایت، غُرَرِ آیات می­باشند و از درخشان ترین آیات بوده و بیانگر نور هستند.

     آنچه که به آن نه تنها در قرآن کریم و منابع اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) توصیه و تأکید فراوان شده، بلکه مورد اتّفاق تمام ادیان می­باشد، مسئلۀ عهد و پیمان و احترام به قول و قرارهاست. شاید کمتر مطلبی این همه اهمیّت داشته باشد و بدون آن، هرج و مرج ایجاد شده و موجب سلب اعتماد و اطمینان عمومی گردد، که بزرگترین بلای اجتماعی است. عهد و پیمان، مهمترین مسئلۀ فطری است. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) می­فرمایند: «لا دينَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَه‏»[2] کسی که عهد و پیمان ندارد، او دین ندارد. از حضرت امام باقر(عَلَيهِ السَّلام) نيز مذکور است: «ثَلاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِاَحَدٍ فيهِنَّ رُخْصَةً اَداءُ الْاَمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ وَ الْوَفاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفاجِرِ وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كانا اَوْ فاجِرَيْن‏»[3] سه چيز است كه خداوند عزّ و جلّ در آنها براى احدى رخصت نداده است. رخصت به این معناست که برخی عبادات تحت پاره­ای شرایط ساقط می­شوند و یا به نوع سهل­تر و آسان­ترِ آن تبدیل می­گردند، به عنوان نمونه: اگر کسی نتواند نماز را ایستاده بخواند، رخصت دارد که آن را نشسته بخواند، یا اگر کسی نتواند روزه بگیرد و از سلامتی جسمانی بهره­مند نیست، رخصت دارد از روزه معاف باشد. همچنین اگر کسی استطاعت مالی یا جانی نداشته باشد، رخصت دارد که حج از او ساقط شود. امّا به فرمودۀ حضرت امام باقر(عَلَيهِ السَّلام) در سه چیز رخصت نیست که عبارتند از:

     ۱- «اَداءُ الْاَمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ»: ادای امانت به نيکوکار و بدکار. یعنی صاحب امانت، چه نیکوکار باشد و چه بدکار، چه مؤمن باشد یا کافر، باید امانت گیرنده، آن را به صاحبش برگرداند.

     ۲- «وَ الْوَفاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفاجِرِ»: وفای به عهد برای نيکوکار و بدکار. گرچه طرف نیکوکار باشد یا فاجر، عهد و پيمان بايد وفا گردد.

     ۳- «وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كانا اَوْ فاجِرَيْن» نیکی به پدر و مادر گرچه نیکوکار یا بدکار باشند. حساب پدر و مادر، جدا از سایرین است و کسی نمی­تواند بگوید که چون والدین حق مرا ضایع کردند، حقوق ایشان را رعایت نمی­کنم.

     پس رعایت عهد و پیمان در هر صورتی واجب و لازم و ضروری است و قرآن کریم، وفاکنندگان به عهد و پیمان را مورد احترام قرار می­دهد «وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ اِذا عاهَدُوا»[4] و وفاکنندگان به عهدشان زمانی که عهد بستند. در مقابل، نقض کنندگانِ عهد را مذمّت کرده و می فرماید: «اَلَّذينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ... اُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ»[5] کسانی که عهد خداوند را شکستند،... آن گروه خاسران هستند. مسئلۀ عهد و پیمان که این همه مورد تأکید خدای سبحان و اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) است، به این دلیل است که همان عهدالله می­باشد.

 


[1]- خداوند نور آسمانها و زمین است (مبارکه نور/۳۵).

[2]- بحارالانوار، ج72، ص96

[3]- بحارالانوار، ج71، ص56

[4]- مبارکه بقره/۱۷۷

[5]- مبارکه بقره/۲۷