پیام دیگر آخرین آیۀ شریفۀ مبارکۀ نساء این است که: ارث همیشه مادی نیست و ارث معنوی هم وجود دارد. ارث زیبا و گرانقدر و وزین، ارث مبـارک رسول الله(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) بـه عنوان کتاب و عترت(عَلَيهِم السَّلام) است.

     ارثیۀ دیگری که از طرف حضرات معصومین(عَلَيهِم السَّلام) بسیار توصیه شده، میراث «ادب» می­باشد. حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) می فرمايند: «لا ميراثَ كَالْاَدَب‏»[1] هيچ ارثی مانند ادب وجود ندارد. همچنين فرمودند: «لا زينَةَ كَالْاَدَب‏»[2] هيچ زينتی مانند ادب نيست. حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) نيز می فرمایند: «براستى كه بهترين ارثى كه پدران براى فرزندانشان می گذارنـد، ادب است نـه مال، زيرا مـال از بين می رود، ولى ادب باقی می ماند»[3]. حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) در بيان نورانی ديگری می فرمايند: «اِنَّمَا الشَّرَفُ بِالْعَقْلِ وَ الْاَدَبِ لا بِالْمَالِ وَ الْحَسَب‏»[4] براستى كه شرف به عقل و ادب است، نه به مال و حَسَب. در موردی نيز فرمودند: «اَحْسَنُ الْآدابِ ما كَفَّكَ عَنِ الْمَحارِمِ»[5] نيکوترين آداب آن است که تو را از حرام ها بازدارد.

«از خـدا جویـیـم توفیـق ادب      بی‌ادب محروم گشت از لطف رب

بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد      بلـکه آتش در همـه آفـاق زد»[6]

     خدای تبارک و تعالی کبیر و متعال و اکبر است و تمام اوصاف جمیله و کریمه و صفات جمال و کمال خود را در وجود انسان به ودیعه نهاده و اکبر بودن را در کاسۀ نفس او قرار داده است تا با به فعلیّت رسانیدن آنها، کبیر و اکبر و بزرگ شود. انسان روزانه متجاوز از سیصد بار کلمه «اَللهُ اَکبر» را بر زبان جاری می سازد. خداوند متعال ابزار اکبر شدن را در اختیار انسان قرار داده و تمام تکالیف عملی و اخلاقی را در این راستا قرار داده تا با عمل به آنها و به کارگیری ابزار اکبر شدن، اکبر گردد؛ به عنوان نمونه: صبر و بردباری و عفو و گذشت، انسان را بزرگ و اکبر می نماید و کم صبری و عصبانیّت و پرخاشگری و داشتن روح کوچک و حلال نکردن دیگران و عفو نکردن، انسان را کوچک می کند.

     پس یکی از بزرگترین ابزار بزرگی ادب است. بالاترین نَسَب، ادب است. علت اینکه جناب حرّ آنقدر بزرگ شدند و به آن سعادت عظیم و حُسن عاقبت نائل شدند، ادب ایشان بود. علت اینکه ساحران فرعون، آنچنان بزرگ شدند و به آن سعادت نائل گشتند که از قول مفسّر بزرگ مرحوم طبرسی آمده است: «صبحگاهان كافر بودند و ساحر، شامگاهان شهیدان نیكوكار راه خداوند گشتند»[7]، قسمت اعظم آن مربوط به ادب ایشان بود. ادب هم در دنیا به انسان شرافت می بخشد و او را بزرگ و قابل احترام می سازد و هم در آخرت موجب شرافت و بزرگی می گردد.

 

[1]- بحارالانوار، ج1، ص94

[2]- تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص247

[3]- اِنَّ خَيْرَ ما وَرَّثَ الْآبَاءُ لِاَبْنائِهِمُ الْاَدَبُ لَا الْمالُ فَاِنَّ الْمالَ يَذْهَبُ وَ الْاَدَبَ يَبْقى‏ (الکافی، ج8، ص150).

[4]- تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص51

[5]- تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص247

[6]- مولوی(عَلَيهِ الرَّحمَة)، مثنوی معنوی، دفتر اول

[7]- كانوا اول النهار كفارا سحرة و آخر النهار شهداء بررة (تفسیر نمونه، ج6، ص306).