*تفسیر: وضو و تیمّم ابزار طهارت برای تقرّب به پیشگاه طاهر مطلق:

     در جلسۀ سابق استفاده شد که اول سورۀ مبارکۀ مائده با این عنوان آغاز شد که «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اَوْفُوا بِالْعُقُود»[1] و چون یکی از مصادیق عهد و پیمان، تکالیف شرعی و وظایف الهی است، لذا خدای سبحان در آیات شریفه، مسئلۀ عهد و پیمان را یادآوری می­فرماید. انسان به هنگام تشرّف به اسلام متعهّد می­شود که تمام ابزار و لوازم دین را به جای آورد که یکی از مصادیق آن، تکالیف و عبادات است. وقتی خداوند می­فرماید: ای مؤمنان در انجام وظایف و عبادات به عهد و پیمانتان عمل کنید؛ یعنی اگر تکالیف شرعی را انجام دهید، به عهد و پیمانتان عمل کرده اید. با توجه به اینکه نماز عالیترین عهد الهی است و در سرلوحۀ عبادات قرار دارد، دارای شرایطی است که بزرگترین شرط آن وضو است و مراد از آن، طهارت ظاهری و باطنی می باشد. همانطور که خداوند متعال در پایان آیۀ شریفه اشاره فرموده که ارادۀ خدای طاهر بر طهارت بخشیدن انسانهاست «يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ». حضرات انبیاء عظام(عَلَيهِم­السَّلام) نیز برای همین هدف ارسال شده اند «وَ يُزَكِّيهِمْ»[2]. کُتُب سماوی برای طهارت بخشیدن به انسان نازل شده اند. قرآن کريم برای طهارت بخشیدن به انسانهاست و وضع تمام عبادات نيز برای طهارت انسانهاست و عالیترینِ عبادات نماز است که اثر طهارت بخشی آن بالاتر از سایر عبادات می باشد. انگیزه و نیّت انسان در وضو این است که از فرق سر تا به قدم در اطاعت خداوند گام برمی دارم و مطیع اوامر و نواهی او می باشم تا صلاحیّت حضور یافته و به خدای سبحان آن معبود ازلی و ابدی تقرّب جویم.

     حضرت امام رضا(عَلَيهِ السَّلام) می فرمايند: «خداوند فرمان به وضو داده و نماز را با وضو شروع کرده ­است تا اینکه بنده به هنگام ایستادن در پیشگاه خداوند و مناجات با او، طاهر و پاک و مطیع اوامر او از پلیدی­ها و نجاسات باشد»[3]. با توجه به بیان نورانی مذکور، اگر طهارت ظاهری وضو رفع خواب و کسالت و تنبلی است، همانطور هم یکی از اثرات وضو در طهارت باطنی، کنترل خشم و غضب می باشد، همانطور که حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) می فرمايند: «اَنَّ الْغَضَبَ مِنَ الشَّيْطانِ وَ اَنَّ الشَّيْطانَ خُلِقَ مِنَ النّارِ وَ اِنَّما يُطْفِئُ النّارَ الْماءُ فَاِذا غَضِبَ اَحَدُكُمْ فَلْيَتَوَضَّأ»[4] خشم از شیطان است و شیطان از آتش پدید آمده و آتش را به آب می­توان خاموش کرد، پس وقتی یکی از شما خشمگین شود، پس بايد وضو بگیرد. وضو طهارت بدن از قذارت های ظاهری و طهارت عمل از گناهان و معاصی و طهارت دل از عُجب و غرور و بخل و حسد و حقد و کینه و آز و طمع و... است. بنابراین به هنگام وضو که طهارت ظاهری است، طهارت قلبی و باطنی را اراده و قصد می کنیم.

     همانطور که در جلسۀ سابق استفاده شد، از محضر مبارک حضرات اهل بیت(عَلَيهِم­السَّلام) طریقۀ وضوی صحیح را که وضوی حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) می باشد آموختیم، لکن برخی به دلیل جدا کردن قرآن کریم از عترت و عدم دسترسی به اهل بیت(عَلَيهِم­السَّلام)، از وضوی صحیح و درست محروم ماندند، همانطور که استاد جوادی آملی فرمودند: «حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) وضوی صحيح را با همۀ قیود فقهی، علماً و عملاً برای مردم بیان کردند؛ ولی آنها ضایع کردند. شگفتـا! برای تبرّک نمی گذاشتند آب وضوی حضرت رسول(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) روی زمین بريزد*، ولی اهتمام نورزیدند چگونگیِ وضوی آن حضرت را حفظ کنند و به آیندگان برسانند»[5].

     مطلبی که در مورد وضو قابل توجه می باشد این است که آب وضو باید خالص بوده و مضاف نباشد. به عبارت دیگر، اگر رنگ و بو و طعم آب بواسطۀ چیزی تغییر کند، وضو با آن صحیح نیست. پس همانطور که در وضوی ظاهر، آبی که با آن وضو گرفته می شود باید پاک و خالص از هرگونه آمیختگی باشد، در وضوی باطن نیز که پاکیزگی و طهـارت مراد است، بـاید باطن انسـان از هرگونه آمیختگی بـا ناپاکی های روحی و رذایل اخلاقی مبرّا باشد، و طیّب و طاهر شود و تنها برای خداوند خالص گردد و به همین علت حضرت مولی الموحّدین امیرالمؤمنین امام علی(عَلَيهِ السَّلام) زمانی که اقدام به وضو می کردند، به پیشگاه الهی عرض می نمودند: «بِسْمِ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی جَعَلَ الْماءَ طَهُوراً وَ لَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً»[6] به نام خداوند و حمد و سپاس خداوندی را که آب را وسیلۀ طهارت قرار داد و آن را نجس قرار نداد. پس انسان با وضو، همزمان با طهارت ظـاهری، طهارت عملی و باطنی را قصد می کند و تمام رذایل و آلودگی های باطن را فرومی ریزد تا تطهیر شده و لایق حضور در پیشگاه رب طاهر گردد و امّا تیمّم که در صورت نبود آب قائم مقام و جایگزین غسل و وضو می گردد، در اصل مراد از آن، طهارت معنوی یعنی کبرزدایی و زدودن خودخواهی و منیّت از باطن و انکسار و خشوع و فروتنی در برابر ذات اقدس پروردگاری است. هرچه انسان افتاده تر و خاشع تر و متواضع تر باشد، به همان نسبت مقرّب تر است و هرچه عظمت خداوند بر انسان بیشتر روشن شود و بر عظمت و بزرگی خداوند معرفت بالاتری یابد، به همان نسبت به کوچکی و حقارت نفس خویش واقف می گردد. به همین علّت حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) در توصیف انسان های متعالی می­فرمایند: «عَظُمَ الْخالِقُ فی اَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ ما دُونَهُ فی اَعْيُنِهِم‏»[7].

 

* مطـالب تفسيري از تفسير تسنيم مبـاركة مائده استـاد جوادي آملي و از تفاسير الميزان، مجمع­البيان، تفسير نمونه و تفسير نور اقتباس گرديده است.

[1]- ای کسانی که ايمان آورديد، وفا کنيد به عهدها (مبارکه مائده/1).

[2]- پاکيزه سازد ايشان را (مبارکه آل عمران/164).

[3]- العاملی، وسایل الشیعه، ج۱، ص۲۵۷

[4]- بحارالانوار، ج70، ص272

* صحيح البخاری، ج1، ص99؛ صحيح مسلم، ج2، ص56.

[5]- تفسير تسنيم، ج22، ص106

[6]- امالی الصدوق، ص554؛ وسایل الشیعه، ج۱، ص۲۸۳ و ۲۸۷؛ بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۱۹

[7]- بزرگ آمد خالق در نفسهایشان، پس کوچک شد غیر او در چشم هایشان (نهج البلاغه، فرازی از خطبۀ۱۹۳، ترجمه آقای دشتی).