تمام آیات قرآن کریم و تمام پدیده­های روزگار برای بیدار کردن انسانهاست که از جملة آنها بیداری و تحوّل طبیعت می­باشد. بیدار شدن طبیعت و شکوفایی گل­ها و گیاهان پیام می­دهد که ای انسان، تو نيز همراه با طبيعت شکفته شو. زنده شدن گیاهان مرده پیام می­دهد که ای انسان تو هم به حیات حقیقی زنده شو. خداوند همه چیز را برای انسان خلق فرموده «خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْاَرْضِ جَميعاً»[1] تا او از خواب غفلت بیدار شود «اَلنّاسُ نِيامٌ فَإِذا ماتُوا انْتَبَهُوا»[2]. آیات حق و باطل، هدایت و ضلالت، خیر و شر، راه و چاه تبیین شده تا انسان راه حق و ثواب را در پیش گیرد. این رویش گیاهان در فصل بهار پيامی برای زنده گشتن و شکفته شدن انسان است. وقتی انسـان از خواب غفلت بیدار شد، جایگـاه خود را می­شناسد که بسی عظیم است «لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَم‏»[3] «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويم‏»[4] و وقتی جایگاه خود را شناخت، دیگر خود را ارزان نمی­فروشد.

     دعای جوشن کبیر که اسماء حسنای الهی در آن آمده است، انسان را متوجّه می­سازد که آن همه صفات حقّه در وجود تو نیز بالقوّه قرار داده شده و با پرهیز از معصیت، می­توانی آنها را از قوّه به فعل برسانی و در وجود خود ظاهر سازی و مظهر صفت کریم، رحیم، غفور و ... پروردگار شوی.

     زیبایی و خرّمی زمین و گیاهان و به عبارتی احسن الحال طبیعت، به انسان پیام می­دهد که وقتی گیاه و خاک و ... مطیع خداوند شدند و عصیان نکردند و این چنین شکوفا شدند، تو در اثر اطاعت و تسلیم چگونه شکوفا می­گردی؟ وقتی احسن­الحال گیاه در اثر اطاعت خداوند، اينچنین زیباست، احسن ­الحال تو که بالقوّه اشرف مخلوقات هستی، تا چه اندازه زیبا خواهد بود؟ تمام زیبایی­ها در بندگی است و تمام مخلوقات و پدیده ­ها در تکاپو و تلاش هستند تا انسان به درجة شریف عبودیت و بندگی برسد. خداوند متعال همه ساله، در تابلوی طبیعت و فصل بهار به انسان نشان می­دهد که دیری نمی­گذرد جوانی تو هم به پایان می­رسد و خزان و زمستان عمر فرا می­رسد و آنگاه طوفان اجل تو را درو می­کند. پس ای جوان! این جوانی و طراوت و زیبایی و جمال را با طاعت و تسلیم و بندگی خدای سبحان جاویدان ساز تا بتوانی آن را با خود بـه جهـان دیگر ببری. سراسرِ زندگی عبـد حقیقی ، عید و احسن ­الحال است. استاد جوادی آملی می­فرمایند: آیا زمین که یک بار به دور خورشيد چرخید و یک سال به سال شمسی اضافه شد، عید تحقّق می­یابد؟ عید آنجاست که انسان به دور شمس الشموس جهان حقیقت بگردد.آری، عيد حقیقی برای انسان روزی است که او گنـاه نکند، همان­طور که حضرت امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام) فرمودند: «كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ يَوْمُ عِيد»[5] هر روزی که در آن معصیت خداوند نشود، آن روز عید است. موحدان حقیقی که خدای سبحان را هر لحظه حاضر و ناظر بر اعمالشان می­بینند، به عبادت ظاهری اکتفا نمی­کنند و همواره در حال عبودیّت و هر لحظه در حال تسلیم هستند، چراکه عبادت راهی به سوی عبودیت است. «عارفان هر دمی دو عید کنند» عارفان هر لحظه ­شان بهار است، تا می­رسد به حضرات معصومين(عَلَيهِم­ السَّلام) که حقیقت بهار هستند، همانطور که لقب مبارک حضرت امام زمان(عَجِّل­ اللهُ ­تعالی ­فَرَجَهُ­ الشَّریف) «رَبيعِ الْأَنَام‏»[6] است و بهار ما روزی است که حضرت رَبیعُ الانام ظهور نمایند و ما آن قابلیّتی را در خود فراهم نمائیم که در ردیف اعوان و انصار آن بزرگـوار قرار گیریم «وَ اجْعَلْنا مِنْ اَعْوانِهِ وَ اَنْصارِهِ وَ شیعَتِهِ...» وگرنـه بـا نو شدن سال و تبریک گفتن های ظاهری عید محقّق نمی­شود.

     البته دین مبین اسلام، عید نوروز را طرد نکرده، چرا که ضمانت اجرایی فصلی دارد و درس عبودیت و بندگی می­دهد، لکن عید حقیقی در پرتو عبودیت و بندگی است. در کلّ هستی، همه مطیع خداوند متعال هستند «كُلٌّ لَهُ قانِتُون‏»[7]. خداوند متعال در سورة مبارکة مریم(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) آية شريفة 93 می­فرماید: «إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً»[8] همة موجودات در حـال عبودیت بـه سوی پروردگـار می­آیند یعنی همه مطیع و منقاد و معصوم و عبد هستند.

«همه از بهر تو سرگشته و فرمـانبردار

                                                   شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری»[9]

     علامه طباطبائی و ملّا صدرا(رَحمَةُ­اللهِ­ عَلَيهِما) و استاد جوادی آملی(اَعلَی ­الله ­مَقامه) تماماً به این حقیقت معترفند که هستی گویاست.

«گر تو را از غیب چشمی باز شد             با تـو ذرات جهـان همـراز شد

نُطق آب و نطق خـاک و نطق گِل           هست محسوس حواس اهـل دل

جمـلـة ذرات در عـالـم نهـان             بـا تو می­گویند روزان و شبـان

ما سمیعیـم و بصيريم و خوشيم            بـا شما نامحرمان مـا خامشیم»[10]

     پس، همه عالم مطیع و فرمانبردار حق است و عصمت در عالم به عیان مشاهده می­شود و خداوند متعال حضرات معصومين(عَلَيهِم ­السَّلام) را به عنوان الگو و اسوه، به سوی انسانها ارسال فرموده و آنان را برای انسان معلم قرار داده تا انسان هم راه عصمت را بپیماید. عصمت مسأله ­ای همگانی و نسبی است. گرچه حضرات چهارده معصوم(عَلَيهِم­ السَّلام)، معصومین خاص هستند، لکن هر انسانی که بعد از تبیین حقایق، گناه نکند، بطور نسبی، معصوم است.

 

1- خلق کرد برای شما آنچه در زمين است همگی (مبارکه بقره/29).

2- مردمان در خوابند، زمانيکه مردند بيدار می­شوند (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم (صَلَّي‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَ‌الِٰهِ)؛ بحارالانوار، ج50، ص134).

3- و البتّه به تحقيق گرامی گردانيديم فرزندان آدم را (مبارکه اِسراء/70).

4- البتّه به تحقيق آفريديم انسان را در بهترين جايگاه (مبارکه تين/4).

5- نهج البلاغه، حکمت428

6- بهار انسانها (مهج الدعوات و منهج العبادات).

7- همه او را فرمانبرانند (مبارکه روم/26).

8- نيست هر آنچه که در آسمانها و زمين است جز آنکه آينده است به سوی خدای بخشنده، بنده

9- سعدی(رَحمَةُ­اللهِ ­عَلَيهِ)

10- شیخ بهايی(رَحمَةُ­اللهِ ­عَلَيهِ)