خدای سبحان در آیة شریفة مورد بحث می­فرماید: اگر کنیز مرتکب فحشا و فساد شود، جرم او نصف زن آزاد است. به این معنا که اگر صد تازیانه، حدّ زنای غیرمحصنه برای زن آزاد است، برای کنیز پنجاه تازیانه می­باشد، خلاصه هر حدّی که برای زن آزاد مقرّر شده در فقه اسلامی، برای مِلک یمین، نصف آن مقدار است. امّا در اینکه علّت آن چیست؟ قابل توجّه است: آنچه که مسئولیّت را در پیشگاه الهی افزایش می­دهد، آگاهی است. انسان به میزان آگاهی در پیشگاه الهی مسئول است و هرچه میزان آگاهی او بیشتر باشد، مسئولیّت او هم بیشتر است. خداوند متعال هفتاد گناه از جاهل می­بخشد درحالیکه یک گناه از عالم نبخشيده است «هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لایَعْلَمُونَ»[1].

     بنابراین کسی که عالمانه و با داشتن آگاهی مرتکب معصیت می­شود، مسئولیّت او در پیشگاه الهی سنگین­تر است ولذا در مورد زنان آزاد تمام حدّ اجرا می­شود، لکن کنیزان که میزان آگاهی­شان کمتر است، از کیفر سبک­تری برخوردارند.

     البتّه حدّی که برای کنیز مقرّر شده، مربوط به مجازات دنيوی او در فقه اسلامی است، لکن گاهی در قرآن کريم اشاره به کيفر و عذاب دو برابر شده است که منظور، کیفر و عذاب اُخروی می­باشد، همانطور که در مورد زنان حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ­ عَلیهوَ­آلِهِ) می­­فرماید: «يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً»[2] ای زنان پیامبر، کسیکه از شما مرتکب عمل زشت آشکار شود، برای او دو برابر عذاب است و اين برای خداوند آسان است. منظور از عمل زشت آشکار در آیة شریفة مذکور، عمل منافی عفّت نیست، و مراد از عذاب، عذاب آخرت است، نه کیفر در فقه اسلامی. زنان حضرت پیامبر اسلام(صلّی اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) که در خانة وحی و رسالت قرار داشتند و حقایق برای آنان ابلاغ شده ­بود، مسولیّت سنگین­تری در پیشگاه الهی داشتند. همچنین به علّت عظمت مقام حضرت پیامبر اسلام(صَلَّي‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَ‌الِٰهِ)، اگر همسران آن حضرت مرتکب گناه شوند،­ دو ­برابر مجازات دارند، همانطور که خدای سبحان خطاب به حضرت رسول اکرم(صَلَّي‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَ‌الِٰهِ) نیز فرمود: اگر تمایل پیدا کنی به سوی کفاّر و سازش­کاری نمایی، دو برابر کیفر داری «اِذاً لَاَذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیٰوةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لٰا تَجِدُ لَکَ عَلَيْنا نَصیراً»[3]. به فرمودة استاد جوادی آملی، حضرت پیامبر اسلام(صَلَّي‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَ‌الِٰهِ) که از مقام عصمت برخوردار و نمایندة پروردگار می­باشند و سخنشان، سخن خداوند است، چنانچه مرتکب معصیت شوند و سخنانی را به خداوند نسبت دهند، خداوند رگ گردنشان را قطع می­فرمايد «لَاَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمينِ﴿45﴾ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ﴿46﴾»[4].

     حال، وقتی خداوند متعال بـا عزیزترین پیـامبرش، اینگونه رفتار می­کند، تکلیف امّت نیز روشن می­شود. به میزان آگاهی­ها، مسئولیّت­ها سنگین­تر می­شود. از اینرو مسئولیّت جوانی که حقایق به او رسیده، با آن کسیکه از آن حقایق و تعالیم برخوردار نشده، یکسان نیست. مسئولیّت­ها در قبال تبیین حقایق و روشن شدن معارف دینی است. خداوند متعال در مورد افرادی که حقایق به ایشان ابلاغ نشده، اغماض قائل است، ولی در مورد عالمان و آگاهان اغماض نشان نمی­دهد ولذا شما مردم هم نسبت به افرادی که حقایق به آنان ابلاغ شده، با افرادی که حقایق تبیین نگشته، نباید یکسان رفتار نمائید.

     البتّه امکان دارد که عدّه­ای چنین تصوّر نمایند که اگر به دنبال یادگیری معارف دین نروند، مسئولیّت آنها کمتر خواهد شد، درحالیکه باید توجّه نمود که بی ­اطلاعی از مسائل دینی، مسئولیت را کمتر نمی­کند بلکه بدبختی را بیشتر می­نماید.

 

1- آيا مساوی هستند کسانيکه می­دانند و کسانيکه نمی­دانند؟ (مبارکه زمر/9).

2- مبارکه احزاب/30

3- آنگاه البتّه می­چشانيم تو را دو برابر عذاب زندگی و دو برابر عذاب مردن، پس نمی ­يافتی برای خود در برابر ما ياری کننده (مبارکه اِسراء/75).

4- البتّه می­گيريم از او به دست راست﴿45﴾ سپس البتّه قطع می­کنيم از او رگ گردن را﴿46﴾ (مبارکه حاقّه/45و46).