در آخرین هفتة ماه ربیع الاول، ماه ولادت پیامبر مهربانی ها و رسول زیبایی ها و کرامتها قرار داریم. در جلسة سابق استفاده شد که آن بزرگوار علاوه بر اینکه پیامبر تشریعی و تبلیغی هستند، پیامبر توحیدی نیز میباشند. یعنی ایشان با ارمغانها و تعالیم عالیة توحیدی ارسال شدند تا زندگی انسانها را با تمام ابعادش توحیدی سازند و آنان را موحّد نمایند و به اعتقاد و اخلاق توحیدی آراسته کنند. آری، آن بزرگواران آمدند تا زندگی بشر در احاطة توحید باشد و از نور توحید بهره گیرد و اعتقاد و اخلاق و اعمال، توحیدی گردد و اگر در سایة تبعیّت از آن الگو و اسوة حسنه، این مهم در وجود انسان تحقق یافت و بـه معنای حقیقت کلمه موحّد شد، توحید در تمام شئون زندگی او سایه افکن میشود و در این صورت اضطراب و تشویش از زندگی او رخت برمیبندد و خور و خواب او، تحصیل علم و معاش او، رفت و آمد و معاشرت او و بطور کلی تمام اعمال و رفتار و سکناتش توحیدی و عبادت میگردد. زندگی بشر زمانی توحیدی میگردد که از اخلاق و اعمال سوء و رذایل و گناهان، پاک شده و تطهیر گردد و وجود مقدس حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) از سوی خدای سبحان ارسال شده اند تا بشریّت را به پاکی و طهارت برسانند «یُزَکّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ»[1]. آری، دین اسلام، دین طهارت است، قرآن کریم، کتاب طهارت است و حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)، پیامبر طهارت و پاکیها هستند. وقتی انسان از رذایل اخلاقی همانند بخل، حسد، کینه، حرص، آز، طمع، بداخلاقی و ... پاک و طاهر شد و زیبایی های اخلاقی و عملی در وجود او شکوفا گشت، طاهر و زیبا میگردد و در نتیجه به زیبای حقیقی وصل شده و به طاهر محض می پیوندد و محبوب خدای سبحان و محبوبانش میشود.
قابل توجه است: وقتی آلودگیهای جسمی انسان دفع میشوند، جسم او به آرامش میرسد و میآرمد و علت اینکه دستشویی را مستراح میگویند که به معنای محل استراحت است، این است که آلودگیهـا و قذارتها در آنجـا از بدن جدا میشود و انسـان راحت میگردد. حال، آلودگیهای روح و جان انسان به مراتب زشت تر و بدبوتر هستند و مادام که از وجود انسان خارج نشده اند، روح او ناآرام و مشوّش است و زمانیکه روح تزکیه شود و آلودگی و قذارت های آن زدوده گردد، انسان به آرامش مطلوب و نفس مطمئنّه میرسد. آری وقتی جان انسان از گناهان عملی و اخلاقی رها شود، به حرّیّت رسيده و سکونت می يابد.
یکی از بزرگترین گنـاهـان و ناپاکی ها و آلودگی های روحی انسان، بداخلاقی و پرخاشگری است که آنچنان زشت میباشد که انسان را از خدا و قرآن و پیامبر و امامش جدا میسازد و کیست که راضی باشد از خدا و محبوبانش دور گردد؟ به محضر مبـارک حضـرت پیـامبر اسـلام (صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) عرض کردند: زنی شب تا صبح در حال عبادت و روزها در حال روزهداری است امّا همسایهاش را با زبان آزار میدهد. آن بزرگوار فرمودند: «لٰا خَیْرَ فیها هِیَ مِنْ اَهْلِ النّارِ»[2] و مهمترین بخش بداخلاقی، بدخُلقی در فضای خانواده با پدر و مادر و یا با همسر و فرزندان است.
عزیزان، وقتی خداوند متعال در قرآن کريم، پیامبرش را صاحب خُلق عظیم معرفی میفرماید «اِنَّکَ لَعَلٰی خُلُقٍ عَظیمٍ»[3]، روشن میگردد که انسان با خوش اخلاقی شبیه حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) میگردد و در مقابل، با بداخلاقی از آن حضرت دور میشود. فرد بداخلاق، شبیه چاهی بدبو و متعفّن است که همواره بوی بد آن، دیگران را می آزارد. همانطورکه کسی حاضر نیست کنار چاهِ بدبو بنشیند، همانگونه هم کسی حاضر نیست که با بداخلاق همنشین گردد و لذا فرد بداخلاق، اغلب اطرافش خالی است. از اینرو فرد خوش اخلاق بیش از همه به خود خدمت میکند، چراکه چنین کسی محبوب همگان است و علاوه بر آن، خوش خُلقی، موجب جاری شدن روزی های معنوی میشود، لکن سوءخُلق و بداخلاقی رزق و روزی معنوی و ملکوتی انسان را تنگ میکند و باعث سلب توفیقات الهیّه میگردد.
1- پاک سازد شما را و بياموزد شما را کتاب و حکمت (مبارکه بقره/151).
2- نيست خيری در آن (زن)، او از اهل آتش است (مشکاة الانوار فی غررالاخبار، ص214).
3- همانا تو البتّه بر خُلق عظيم هستی (مبارکه قلم/4).