در خلاصه­ ای از بیانات استاد جوادی آملی، در تفسیر «تسنیم» آمده است: از پُربرکت­ ترین ره ­آوردهای دین ­ اسلام، احترام و استحکام و صیانت خانواده است. جامعه وقتی ساخته می­شود که خانواده ساخته شود و لذا خدای سبحان خانواده را از درون و بیرون، صیانت و محافظت فرموده تا نه از بیرون متلاشی شود و نه از درون آسیب ببیند. قوانینی وضع فرموده، نسل­ها را محترم شمرده، محرمیّت­ها را مشخص فرموده تا آن را از درون پاسداری نماید که افراد خانواده با همدیگر به صورت مسالمت­ آمیز زندگی کنند، تا فساد در آن راه نیابد و از درون آلوده نشود و سلامت و عفّت خانواده حفظ شود. در هر جامعه ­ای که اصول و مقرّراتِ وضع شده از سوی خدای سبحـان رعایت شود، سلامت خانواده حفظ می­گردد، لکن وقتی این اصول رعایت نشود و عفّت و حجاب رخت بربندد، گسیختگی خانواده­ ها و پاشیده شدن شیرازة خانواده­ ها، امری طبیعی است و اگر در جوامع غربی، افرادی یافت می­شوند که به اصول الهی آشنا هستند و قوانین الهی رعایت می­شود، بازماندة تلاش و کوشش انبیای الهی است. خداوند متعال، نکاح و ازدواج را محبوبترین بنا بیان فرموده و آن را مقدّس شمرده و چهرة ملکوتی به آن داده و آن را عبادت می­داند و محافظت آن را از درون بر دیگران هشدار داده که حریم زنانِ شوهردار را محترم بشمارند، لکن چنانچه زنِ شوهرداری به فساد تن دهد، برای تأمین سلامت جامعه باید حدود الهی در مورد او اجرا گردد و سنگسار شود، چرا که اساس خانواده که نسل و نسب است، با این فساد درهم می­ریزد.

     در زمان جاهلیّت، نسل را تنها مربوط به پدر می­دانستند و زن و مادر و جدّة مادری از دایرة نسب خارج بود، درحالیکه در اسلام زن و مرد هیچ تفاوتی از این جهت ندارند و دو رکن سازندة نَسَب، زن و مرد هستند. فرزند همانگونه که به پدر و جدّ پدر منسوب است، به مادر و جدّ مادری انتساب دارد. پدر و مادر، دو عنصر اصلی در تأسیس نسب و خانواده هستند. به همان ملاکی که فرزندِ پسر، فرزند انسان است، فرزند دختر هم فرزند اوست، همانطور که آیة مباهله بر این امر دلالت دارد «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُم وَ ...»[1]. منظور از «اَبْنائَنا» در آیة شریفة مباهله، حسنین(عَلَيهِم ا­السَّلام) است که فرزندان حضرت فاطمه (سَلامُ­ الله­ عَلَيها) یا نوه ­های دختری حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ)، می­باشند و خداوند متعال آنان را فرزندان حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) معرفی می­فرماید. یعنی نسل دختر هم نسل و ذریّه محسوب می­شود و به این سبب حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) آن همه اصرار داشتند که حسنین (عَلَيهِمَ االسَّلام) را فرزنـدان خـودشـان معرفی کنند و مکرّر در میـان امّـت می­فرمودند که: «اَبْنٰایَ هٰذٰانِ اِمٰامٰانِ قٰامٰا اَوْ قَعَدٰا»[2] حسن و حسین(عَلَيهِم ­السَّلام) فرزندان من هستند. در زمان اُمویان و عباسیان و مروانیان که انکار فضـایل اهل ­بیت(عَلَيهِم­ السَّلام) صورت می­گرفت، عبـاسیان بـه بنی­ هـاشم می­گفتند: ما با شما هیچ فرقی نداریم، هر دو عمو­زادگان حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) هستیم، ائمّة اطهار(عَلَيهِم­ السَّلام) با استدلال حکیمانه پاسخ می­دادند که از جملة آنان، حضرت امام موسی کاظم(عَلَيهِ ­السَّلام) و امام رضا (عَلَيهِ ­السَّلام) بودند. آن بزرگواران فرمودند: اگر حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) زنده بودند و به خواستگاری دختر شما می ­آمدند، قبول می­کردید؟ آنها جواب دادند: برای ما افتخار بزرگی بود. آن بزرگوار فرمودند: امّا امکان نداشت که حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) از ما دختر بخواهد، زیرا دختران ما دختران پیامبر(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيه ­وَ­آلِهِ) و محرم ایشان می­باشند و ما فرزندان پیامبریم.

     گاهی هم حضرت عیسی(عَلَيهِ­ السَّلام) را مثال می­زدند، طبق آیة شریفة 84 و 85 سورة مبارکة انعام که حضرت عیسی(عَلَيهِ ­السَّلام) از طریق مادر، فرزند حضرت ابراهیم(عَلَيهِ ­السَّلام) شمرده شدند. یعنی همانگونه و به همان دلیل که حضرت عیسی(عَلَيهِ ­السَّلام) فرزند حضرت ابراهیم(عَلَيهِ­ السَّلام) هستند، به همان دلیل امام حسن(عَلَيهِ ­السَّلام) و امام حسین(عَلَيهِ ­السَّلام) نیز فرزندان حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) و وارث اصالت خانوادگی و شرافت آن حضرت هستند.

 

1- پس بگو بيائيد بخوانيم پسرانمان را و پسرانتان را و زنانمان را و زنانتان را و ... (مبارکه آل­ عمران/61).

2- پسران من اين دو امام هستند چه در حال قيام يا قعود باشند (بحارالانوار، ج35، ص266).