همانطور که در جلسة سابق استفاده شد، آیات شریفه در بیان تحریم نکاح با پانزده گروه می­باشد که یک گروه در آیة شریفة سابق استفاده شد، سیزده گروه در آیة شریفة مورد بحث و یک گروه در آیة شریفة بعدی استفاده خواهد شد. خدای سبحان، فطرت انسان را مطابق و موافق با امر و نهی­ های قرآن کریم سرشته است، یعنی فطرت انسانی، طالب امر و فرمان­های الهی است و تمام نهی­ های الهی و قرآن کریم را دفع می­کند و از آنها بیزار است.

     آیة شریفة سابق در بیان تحریم ازدواج با نا­مادری بود. نامادری که جای مادر را می­گیرد، نه جای همسر را، فطرت سالم بشری، او را به عنوان مادر می ­پذیرد نه همسر و لذا خدای سبحان، با سه تحریم شدید، ازدواج ­کنندگان با ­نامادری را نهی فرمود.

     حال، خدای سبحان در آیة شریفة مورد بحث، سیزده گروه از کسانی را که ازدواج با آنان تحریم شده، بیان می­فرماید و به بیان محرّمات نَسَبی و رضاعی و سَبَبی که همان (مصاهرت) می­باشد، می­پردازد. به فرمودة استاد جوادی آملی، مخاطب قرار گرفتن مردان، نشانة ادب قرآنی و رعایت عفّت و حفظ حرمت و حریم زنان است، وگرنه احکام، مربوط به هر دو گروه است.

     در آیة شریفة مورد بحث ابتدا هفت گروه از محارم نَسَبی بیان شده که ازدواج با آنها تحریم شده است که عبارتند از:

     گروه اوّل: «اُمَّهات» یا مادران می­باشند که چه مادرِ بلافصل باشد یا مادرِ مادر یا مادرِ ­پدر و به همین ترتیب مادر­بزرگِ مادر یا مادربزرگِ پدر محرم بوده و ازدواج با آنها حرام است.

     گروه دوّم: «بَنات» یا دختران که هم شامل دختر بلافصل می­گردد و هم دخترِ دختر یا دخترِ ­پسر (نوه­ ها) و فرزندان نوه­ ها مشمول این گروه هستند و ازدواج با آنها حرام است.

     گروه سوّم: «اَخَواتْ» یا خواهران است که ازدواج با آنان حرمت دارد.

     گروه چهارم و پنجم: «عَمّاتْ وَ خالاتْ» عمه­ ها و خاله ­ها می­باشند که علاوه بر عمه و خالة بلافصل، عمه و خـالة پدر و مـادر را هم شـامل می­گردد که ازدواج با آنها حرام است.

     گروه ششم و هفتم: «بَناتُ الْاَخْ وَ بَناتُ الْاُخْتْ» دخترانِ ­برادر و دخترانِ خواهر می­باشند که خواهر و برادر، چه تنی و از یک پدر و مادر باشند و چه ناتنی و از پدر يا مادر جداگانه باشند، در هر صورت، ازدواج با دختران و نوه­ ها و نتیجه­ های آنان حرام است.

     خداوند متعال، بعد از تحریم­ شده­ های نَسَبی، تحریم ­شده­ های رضاعی و سپس سببی را بیان می­ فرماید. در زمان جاهلیّت حرمت ازدواج با محارم نَسَبی رعایت می­شد، ولی گاهی ازدواج با ­نامادری یا جمع میان دو خواهر صورت می­گرفت، امّا محارم رضاعی يعنی مادر و خواهر شیری و حرمت ازدواج با آنها از تأسیسات اسلام است.

     خداوند متعال می­فرماید: ازدواج با مادرانتان که شیر دادند شما را و خواهران شیری یا رضاعی شما حرام است. مطرح شدن مادر و خواهر رضاعی نشانة اهمّیّت مسئلة رضاع است.

     از تحریم ­شده ­های سببی نیز گروه اول «اُمَّهاتُ نِسائِکُمْ» یا مادرانِ زنان است که چه مادرِ بلافصلِ زن یا مادربزرگِ او، برای داماد، محرم ابدی است و اگر کسی با زنی ازدواج کرد، چه عقد دائم، چه منقطع يا مِلک يمين، مادرش به سبب مصاهرت محرم اوست و نکاحش حرام ابدی است.

     گرو دوّم از تحریم­ شده­ های سَبَبی،  دختران همسر می­باشد «وَ رَبائِبُکُمُ الّاتی» دخترانی که زن از همسر یا همسران سابق خود دارد، چه آن دخترانی که تحت تربیتِ پدر جدید قرار دارند و چه دخترانی که جدا زندگی می­کنند، به شرط ارتباط جنسیِ زن با همسر جدید، برای او محرم می­گردند و مرد حقّ ازدواج با آنان را ندارد.

     گروه سوّمِ تحریم­ شده­ های سَبَبی، زنان پسران یا عروس­ها می ­باشند که از صُلب شما هستند «وَ حَلائِلُ اَبْنائِکُمُ الَّذینَ مِنْ اَصْلابِکُمْ» البته زنِ نوه یا نتیجه نیز شامل حکم مذکور می­گردد و ازدواج با زنِ نوه یا نتیجه حرام است. امّا ازدواج با زنِ پسر­خوانده حرمتی ندارد. در زمان جاهلیّت، پسر­خوانده را هم پسر حقیقی محسوب می­داشتند و ازدواج بـا زنِ پسر­خوانده را حرام می­دانستند که حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) به فرمان خدای سبحان، با زینب همسر «زید بن حارثه» که پسر­خوانده ایشان بود، بعد از طلاقِ زید، ازدواج کردند تا باطل بودن تحریم ازدواج با زنِ پسر­ خوانده را روشن سازند.

     گروه چهارم از تحریم­ شده­ های سَبَبی، ازدواج با خواهر زن می­باشد، در حالیکه هنوز خواهر در عقد مرد باشد که عقد دوم با وجود برقراری عقد اوّل باطل و حرام است، پس اگر کسی بخواهد با خواهر زنش ازدواج کند، بـاید همسرش را طلاق دهد و بعد از آن، اگر توافق حاصل شود، می­تواند با خواهر زن خود ازدواج کند. مِلک یمین و ازدواج موقت هم شامل حکم مذکور می­گردد و مرد نمی­تواند با خواهر زن یا خواهرِ مِلک یمین خود بدون طلاق دادن همسرش ازدواج کند.

     لازم به توضیح است: ممنوعیّت ازدواج با دو خواهر در زمان واحد، دلیل بر محرمیّت شوهر خواهر نیست و شوهر خواهر جزء محارم نبوده و بر خواهر زن نا­محرم است، بطوریکه شوهر خواهر می­تواند در صورت طلاق دادن یا وفات همسرش با خواهر زن خود ازدواج کند.

     خداوند متعال بعد از بیان سیزده گروه از تحریم شده­ هـای ازدواج می­فرماید: مگر آنچه که گذشت «اِلّا ما قَدْ سَلَفَ»، معنای «ما قَدْ سَلَفَ» این نیـست کـه اگر در زمـان نزول آیـة شریفه،کسی بـا یکی از تحریم ­شده­ های مذکور ازدواج کرده بود یا دو خواهر در عقد یک مرد قرار داشتند، این ازدواج صحیح است، بلکه باید طلاق صورت گیرد و در جمع دو خواهر، دومی را طلاق دهد. «ما قَدْ سَلَفَ» تنها بـه گذشته برمی­گردد، یعنی اگر در زمان­های قدیم، چنین ازدواجی صورت گرفته باشد، فرزندانی که حاصل این ازدواج است، حلال ­زاده هستند و فرزندان نامشروع نیستند و خداوند متعال صاحب غفران و مهربان است «اِنَّ اللهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً».

     به فرمودة استاد جوادی آملی، علاوه بر محرّمات مذکور، گروههایی نیز برای ازدواج حرمت دارند که عبارتند از:

     1- نکاح چهارمين بارِ مرد با زنی که او را سه بار طلاق داده باشد که در این صورت مرد نمی­تواند برای چهارمین بار با او ازدواج کند، مگر آنکه محلّل بگیرد، یعنی زن با مرد دیگری ازدواج کند و ارتباط جنسی میان آنها برقرار شود و آنگاه در صورتی که زن بخواهد می­تواند از آن مرد طلاق بگیرد و به عقد همسر قبلی خود درآید «فَاِنْ طَلَّقَها فَلا یَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدَهُ حَتّی تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ»[1] که این حکم برای تنبیه و گوش­ مالی دادن به مردانی است که زنِ خود را سه بار عقد کرده و طلاق داده باشند.

     2- نکاح با همسران پیامبر(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ): به خاطر حفظ حرمت و قداست و شأن حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ)، همسران آن بزرگوار برای دیگران حرام ابدی هستند و هیچکس نمی­تواند چه بعد از طلاق و چه بعد از وفات آن حضرت با آنان ازدواج کند «وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً»[2]، همسران حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) درواقع مادران امّت هستند «وَ اَزواجُهُ اُمَّهاتُهُم»[3].

     3- نکاح با زنان مشرکه حرام است «وَ لا تَنْکِحُوا الُْمُشْرِکاتِ حَتّی  یُؤْمِنَّ»[4] با زنان مشرک، مادام که در شرک هستند، ازدواج نکنید و در صورتی که زنان مشرکه، ایمان آورند و مسلمان شوند، این حرمت برداشته می­شود.

 

1- پس اگر طلاق دهد او را، حلال نمی­شود بر او بعد از آن (طلاق سوّم) تا به نکاح درآيد به همسری غير از او (مبارکه بقره/230).

2- و نکاح نکنيد با همسران او بعد از او هرگز (مبارکه احزاب/53).

3- مبارکه احزاب/6

4- مبارکه بقره/221